فصل هفدهم: غایت حرکت انسان ۲۵۰ سالهاصل مهدویت مورد اتفاق همه مسلمانهاست. ادیان دیگر هم در اعتقادات خودشان، انتظار منجی را، در نهایت زمانه دارند. آنها هم در یک بخش از قضیه، مطلب را درست فهمیدهاند؛ اما در بخش اصلی قضیه، که معرفت به شخص منجی است، دچار نقص معرفتند. شیعه، با خبر مسلم و قطعی خود، منجی را با نام، با نشان، با خصوصیات، با تاریخ تولد، میشناسد. خصوصیت اعتقاد ما شیعیان این است که این حقیقت را در مذهب تشیع از شکل یک آرزو، از شکل یک امر ذهنی محض، بهصورت یک واقعیت موجود تبدیل کرده است. حقیقت این است که شیعیان وقتی منتظر مهدی موعودند، منتظر آن دست نجات بخش هستند و در عالم ذهنیات غوطه نمیخورند؛ یک واقعیتی را جستجو میکنند که این واقعیت وجود دارد. حجت خدا در بین مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگی میکند؛ مردم را میبیند؛ با آنهاست؛ دردهای آنها، آلام آنها را حس میکند. انسانها هم، آنهایی که سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعی بهطور ناشناس او را زیارت میکنند. او وجود دارد؛ یک انسان واقعی، مشخص، با نام معین، با پدر و مادر مشخص و در میان مردم است و با آنها زندگی میکند.این، خصوصیت عقیده ما شیعیان است. آنهایی هم که از مذاهب دیگر این عقیده را قبول ندارند، هیچ وقت نتوانستند دلیلی که عقل پسند باشد بر رد این فکر و این واقعیت، اقامه کنند. فرزند مبارک پاک نهاد امام حسن عسکری (ع)، تاریخ ولادتش معلوم است، مرتبطینش معلومند، معجزاتش مشخص است و خدا به او عمر طولانی داده است و میدهد. و این است تجسد آن آرزوی بزرگ همه امم عالم، همه قبایل، همه ادیان، همه نژادها، در همه دورهها این، خصوصیت مذهب شیعه درباره این مسئله مهم است.وجود مقدس حضرت بقیةالله ارواحنا فداه استمرار حرکت نبوتها و دعوتهای الهی است از اول تاریخ تا امروز.بعد مسئله وصایت و اهل بیت آن بزرگوار، تا میرسد به امام زمان، همه، یک سلسله متصل و مرتبط به هم در تاریخ بشر است. این، بدین معناست که آن حرکت عظیم نبوتها، آن دعوت الهی بهوسیله پیامبران، در هیچ نقطهای متوقف نشده است. بشر به پیامبر و به دعوت الهی و به داعیان الهی احتیاج داشته است و این احتیاج تا امروز باقی است و هر چه زمان گذشته، بشر به تعالیم انبیا نزدیکتر شده است. مسئله عدالت، مسئله آزادی، مسئله کرامت انسان، این حرفهایی که امروز در دنیا رایج است، حرفهای انبیاست. آن روز عامه مردم و افکار عمومی مردم این مفاهیم را درک نمیکردند. پی در پی آمدن پیغمبران و انتشار دعوت پیغمبران، این افکار را در ذهن مردم، در فطرت مردم، در دل مردم، نسل به نسل نهادینه کرده است. آن داعیان الهی، امروز سلسلهشان قطع نشده است و وجود مقدس بقیةالله الاعظم ارواحنا فدا ادامه سلسله داعیان الهی است.نکته بعدی در باب مهدویت، انتظار فرج است. یعنی اینکه بشریت اگر میبیند که طواغیت عالم، ترک تازی میکنند و چپاول گری میکنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدی میکنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است. نباید تصور کند که بالاخره چارهای نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست- و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لیکن انتظار فرج، مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بن بستی قابل گشوده شدن است. فرج، یعنی این؛ فرج، یعنی گشایش. مسلمان با درس انتظار فرج، میآموزد و تعلیم میگیرد که هیچ بن بستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان، ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایت زندگی انسان، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشید فرج، ظهور خواهد کرد، پس در بن به ستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه انسانهاست. این، درس انتظار واقعی به همه انسانهاست.لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند، معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار، یک عمل است، یک آماده سازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها.بنابراین، هم باید منتظر فرج نهایی بود، هم باید منتظر فرج در همه مراحل زندگی فردی و اجتماعی بود. اجازه ندهید یأس بر دلش ما حاکم بشود، انتظار فرج داشته باشید و بدانید که این فرج، محقق خواهد شد؛ مشروط بر اینکه شما انتظارتان، انتظار واقعی باشد، عمل باشد، تلاش باشد، انگیزه باشد، حرکت باشد. این نیاز همیشگی یک انسان زنده و یک انسان آگاه است؛ انسانی که سر در پیله خود نکرده باشد، به زندگی خود دل خوش نکرده باشد. انسانی که به زندگی عمومی بشر با نگاه کلان نگاه میکند، بهطور طبیعی حالت انتظار دارد. این معنای انتظار است. انتظار یعنی قانع نشدن، قبول نکردن وضع موجود زندگی انسان و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب؛ که مسلم است این وضع مطلوب با دست قدرتمند ولی خدا، حضرت حجة بن الحسن، مهدي صاحب زمان صلوات الله عليه و عجل الله فرجه و ارواحنا فداه تحقق پیدا خواهد کرد. باید خود را بهعنوان یک سرباز، بهعنوان انسانی که حاضر است برای آن چنان شرایطی مجاهدت کند، آماده کنیم. انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند، دست به هیچ کاری نزند، هیچ اصلاحی را وجهه همت خود نکند، صرفاً دل خوش کند به اینکه ما منتظر امام زمان عليه الصلاة والسلام هستیم. اینکه انتظار نیست. انتظار چیست؟ انتظار، دست قاهر قدرتمند الهي ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطره ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بنده واقعی خدا بکند. باید برای این کار آماده بود. هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یک قدم به سمت آن هدف والاست . انتظار، معنایش این است. انتظار، حرکت است؛ انتظار، سکون نیست. انتظار، رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار، حرکت است. انتظار، آمادگی است. این آمادگی را باید در وجود خودمان، در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم. و خدای متعال نعمت داده است به مردم عزیز ما، به ملت ایران، که توانستهاند این قدم بزرگ را بردارند و فضای انتظار را آماده کنند. این معنای انتظار فرج است.جامعه مهدوی یعنی آن دنیایی که امام زمان میآید تا آن دنیا را بسازد، همان جامعهای است که همه پیامبران برای تأمین آن در عالم ظهور کردند. یعنی همه پیغمبران مقدمه بودند تا آن جامعه ایده آل انسانی، که بالاخره بهوسیله ولی عصر و مهدی موعود در این عالم پدید خواهد آمد و پایه گذاری خواهد شد، به وجود بیاید. همه حد و مرزهایی که خدا معین کرده است و اسلام معین کرده است در جامعه زمان امام زمان آن حد و مرزها مراعات میشود. امام زمان صلوات الله و سلامه عليه جامعهاش را بر این چند پایه بنا میکند؛ اولاً بر نابود کردن و قلع و قمع کردن ریشههای ظلم و طغیان. یعنی در جامعهای که در زمان ولی عصر صلوات الله علیه ساخته میشود باید ظلم و جور نباشد، نه اینکه فقط در ایران نباشد، یا در جوامع مسلمان نشین نباشد، در همه دنیا نباشد. نه ظلم اقتصادی و نه ظلم سیاسی و نه ظلم فرهنگی و نه هیچگونه ستمی در آن جامعه دیگر وجود نخواهد داشت. باید استثمار و اختلاف طبقاتی و تبعیض و نابرابری و زورگویی و گردن کلفتی و قلدری از عالم ریشه کن بشود. این خصوصیت اول.دوم، خصوصیت جامعه ایده آلی که امام زمان صلوات الله علیه آن را میسازد، بالا رفتن سطح اندیشه انسان است؛ هم اندیشۀ علمی انسان، هم اندیشه اسلامی انسان. یعنی در دوران ولی عصر شما باید نشانی از جهل و بیسوادی و فقر فکری و فرهنگی در عالم پیدا نکنید. آنجا مردم میتوانند دین را بهدرستی بشناسند.در روایات ما وارد شده است که وقتی ولی عصر ظهور میکند، زنی در خانه مینشیند و قرآن را باز میکند و از متن قرآن حقایق دین را استخراج میکند و میفهمد. یعنی چه؟ یعنی آن قدر سطح فرهنگ اسلامی و دینی بالا میرود که همه افراد انسان و همه افراد جامعه و زنانی که در میدان اجتماع هم بر فرض شرکت نمیکنند و در خانه مینشینند، آنها هم میتوانند فقیه باشند، دین شناس باشند. میتوانند قرآن را باز کنند و خودشان حقایق دین را از قرآن بفهمند. شما ببینید که در جامعهای که همه مردان و زنان در سطوح مختلف، قدرت فهم دین و استنباط از کتاب الهی را دارند، این جامعه چقدر نورانی است و هیچ نقطهای از ظلمت در این جامعه دیگر نیست. این همه اختلاف نظر و اختلاف رویه، دیگر در آن جامعه معنایی ندارد. خصوصیت سومی که جامعه امام زمان- جامعه مهدوی- دارا هست این است که در آن روز همه نیروهای طبیعت و همه نیروهای انسان استخراج میشود، چیزی در بطن زمین نمیماند که بشر از آن استفاده نکند. این همه نیروهای معطل طبیعی، این همه زمینهایی که میتواند انسان را تغذیه کند، این همه قوای کشف نشده، مانند نیروهایی که قرنها در تاریخ بود. مثلاً نیروی اتم، نیروی برق و الکتریسیته؛ قرنها بر عمر جهان میگذشت این نیروها در بطن طبیعت بود، اما بشر آنها را نمیشناخت، بعد یک روزی بهتدریج استخراج شد. همه نیروهای بیشماری که از این قبیل در بطن طبیعت هست در زمان امام زمان استخراج میشود. خصوصیت دیگر این است که محور در دوران امام زمان، محور فضیلت و اخلاق است. هرکس دارای فضیلت اخلاقی بیشتر است او مقدمتر و جلوتر است.قائم ما بهوسیله ترعب نصرت میشود و دولتهای ستمگر و دستگاههای ظالم مرعوب او میشوند. این، چیزی است که ما امروز یک نمونه کوچکش را در جامعه خودمان داریم میبینیم. امروز حکومت ما و جامعه ما و نظام اسلامی ما که یک رشحهای از رشحات حکومت اسلامی است، یک قطرهای از اقیانوس آن عظمت الهی و سلطان الهی است، آنچنان در دل قدرتمندان عالم و ظالمين رعب انداخته که خود این رعب وسیله پیروزی ماست. قدرت در جهت آبادانی عالم صرف خواهد شد، نه در جهت سیطره بر منافع انسانها و به استضعاف کشاندن انسانها. در تمام گستره جهان هیچ نقطه ویرانی وجود نخواهد داشت، مگر اینکه آباد بشود؛ حالا چه ویرانیهایی که به دست بشر انجام شده، چه ویرانیهایی که بهوسیله جهالت بشر بر انسانها تحمیل شده. نجات دل انسانها از تسلط بخل و حرص، که بزرگترین وسیله برای بدبخت کردن انسانها بوده؛ مبشر یک چنین حالتی است. برادری، به سراغ جیب برادر دیگرش میرود و از او بهقدر نیاز خودش برمی دارد و او مانعش نمیشود. این در حقیقت نشان دهنده آن نظام سالم اسلامي اخلاقی اقتصادی اجتماعی آن روز است. یعنی زور و اجباری در کار نیست، خود انسانها از آن بخل انسانی و حرص انسانی نجات پیدا میکنند و یک چنین بهشت انسانیتی به وجود میآید.ما باید بدانیم که ظهور ولی عصر صلوات الله علیه همان طوری که با این انقلاب ما یک قدم نزدیک شد، با همین انقلاب ما باز هم میتواند نزدیکتر بشود. یعنی همین مردمی که انقلاب کردند و خود را یک قدم به امام زمانشان نزدیک کردند، میتوانند باز هم یک قدم و یک قدم دیگر و یک قدم دیگر همین مردم خودشان را به امام زمان نزدیکتر کنند. بخشی از اسلام را این ملت توانسته در ایران پیاده کند به همین مقدار از اسلام را هرچه شما بتوانید در آفاق دیگر عالم، در کشورهای دیگر، در نقاط تاریک و مظلم دیگر گسترش و اشاعه بدهید، همان مقدار به ظهور ولی امر و حجت عصر کمک کردید و نزدیک شدید. نزدیک شدن به امام زمان نه نزدیک شدن در مکان هست و نه نزدیک شدن به زمان. شما که میخواهید به ظهور امام زمان نزدیک بشوید، ظهور امام زمان یک تاریخ معینی ندارد که صد سال دیگر مثلاً. نزدیک شدن ما به امام زمان یک نزدیک شدن معنوی است، یعنی شما در هر زمانی تا پنج سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا صد سال دیگر که بتوانید کیفیت و کمیت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان صلوات الله عليه ظهور خواهد کرد. اگر بتوانید در درون خود جامعهتان- همان جامعه انقلابی- تقوا و فضیلت و اخلاق و دین داری و زهد و نزدیکی معنوی به خدا را در خود و دیگران تأمین کنید، پایه و قاعده ظهور ولی عصر صلوات الله و سلامه عليه را مستحکمتر کردید و هر چه بتوانید از لحاظ کمیت و مقدار، تعداد مسلمانان مؤمن و مخلص را افزایش بدهید، باز به امام زمان و زمان ظهور ولی عصر نزدیکتر شدید. پس ما میتوانیم قدم به قدم جامعه خود و زمان و تاریخ خود را به تاریخ ظهور ولی عصر صلوات الله و سلامه عليه نزدیک کنیم؛ این یک. غایت، جامعه آرمانی مهدوی است. پس ما هم باید مقدمات را همان جور فراهم بکنیم. ما باید با ظلم نسازیم و باید علیه ظلم حرکت قاطع بکنیم، هرگونه ظلمی و از هر کسی. ما باید جهت خودمان را جهت اقامه حدود اسلامی قرار بدهیم. در جامعه خودمان هیچ مجالی به گسترش اندیشه غیر اسلامی و ضد اسلامی ندهیم. نمیگویم با زور، نمیگویم با قهر و غلبه، که میدانیم با اندیشه و فکر؛ جز از راه اندیشه و فکر نمیشود مبارزه کرد، بلکه میگویم از راههای درست و منطقی و معقول، باید اندیشه اسلامی گسترش پیدا کند.باید تمام قوانین ما و مقررات مملکتی و ادارات دولتی و نهادهای اجرایی و همه و همه از لحاظ ظاهر و از لحاظ محتوا اسلامی بشود و به اسلامی شدن روز به روز نزدیکتر بشود. این جهتی است که انتظار ولی عصر به ما و به حرکت ما میدهد. این است آن چیزی که ما را به امام زمان صلوات الله عليه از لحاظ معنوی نزدیک خواهد کرد و جامعه ما را به جامعه ولی عصر صلوات الله و سلامه عليه آن جامعه مهدوي علوي توحیدی، نزدیکتر و نزدیکتر خواهد کرد.یک تأثیر دیگر و نتیجه دیگری که ترسیم این دنیا برای ما دارد این است، که یأس و نومیدی را از دل ملتها میزداید، میدانیم که مبارزه ما مؤثر و دارای نتیجه است. گاهی افرادی که با این بعد از تفکر اسلامی آشنا نیستند، در مقابل معادلات عظیم مادی جهان دچار حیرت و يأس میشوند، احساس میکنند با این قدرتهای عظیم، با این تکنولوژی پیشرفته، با این سلاحهای مخرب، با بودن بمب اتمی در دنیا یک ملت حالا انقلاب هم بکند، مگر چقدر میتواند مقاومت کند؟ احساس میکنند که برایشان استقامت در مقابل فشار قدرت ظلم و استکبار ممکن نیست، اما اعتقاد به مهدی، اعتقاد به روزگار دولت اسلامی و الهی بهوسیله زاده پیغمبر و امام زمان این امید را در انسان به وجود میآورد که نه، ما مبارزه میکنیم برای اینکه عاقبت متعلق به ماست؛ برای اینکه نهایت کار ما یک وضع آن چنانی است که دنیا باید در مقابل او خاضع و تسلیم بشود و خواهد شد. برای اینکه روال تاریخ به سمت آن چیزی است که ما امروز پایهاش را ریختیم، نمونهاش را درست کردیم ولو نمونه ناقصش. این امید اگر در دل ملتهای مبارز- مخصوصاً ملتهای اسلامی- به وجود بیاید، یک حالت خستگی ناپذیری به آنها خواهد داد که هیچ عاملی نمیتواند آنها را از میدان مبارزه رو گردان کند و آنها را به شکست درونی و انهدام درونی دچار کند.تبلیغات غلط در ذهن مردم این جور فرو کرده بود در طول سالهای متمادی، که قبل از قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هر اقدامی و حرکت اصلاحی بیفایده است. استدلال میکردند به اینکه دنیا باید پر بشود از ظلم و جور تا بعد حضرت مهدی ظهور کند و تا دنیا پر از ظلم و جور نشده باشد، حضرت مهدی ظهور نخواهد کرد. پر کردن دنیا از عدل و داد بهوسیله حضرت مهدی، بلافاصله بعد از آن نیست که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد نه، بلکه همان طوری که در طول تاریخ بارها، نه یک بار نه در یک زمان، در زمانهای گوناگون دنیا پر بوده از ظلم و جور؛ در دوران فراعنه، در دوران حکومتهای طاغوتی، در دوران سلطنتهای ظالم که همه دنیا زیر فشار ظلم و در سایه ابر تاریک جور و عدوان پوشیده شده بود و سیاه بود، و هیچ جا نوری وجود نداشت که نشانه عدالت و آزادی باشد، یک چنین روزی را همچنان که دنیا دیده، یک روزی را هم خواهد دید که در سرتاسر آفاق این عالم پهناور یک جا نباشد که نور عدل در آن نباشد. یک جا نباشد که ظلم در آنجا حکومت داشته باشد. یک جا نباشد که انسانها از فشار، از ظلم، از جور حکومتها، از جور گردن کلفتها، از تبعیضها رنج ببرند. یعنی این وضعی که امروز در دنیا اغلبيت دارد و یقیناً یک روز در دنیا عمومیت داشته، این تبدیل خواهد شد به عمومیت عدل.انتظار فرج، یعنی انتظار حاکمیت قرآن و اسلام.امروز کار انسانیت در گرههای سخت، پیچیده و گره خورده است. امروز فرهنگ مادی، به زور به انسانها تحمیل شده است؛ این یک گره است. امروز در سطح دنیا تبعیض، انسانها را میآزارد؛ این گره بزرگی است. امروز کار ذهنیت غلط مردم دنیا را به آنجا رساندهاند که فریاد عدالت خواه یک ملت انقلابی در میان عربدههای مستانه قدرتگرایان و قدرتمندان گم میشود؛ این یک گره است. امروز مستضعفان آفریقا و آمریکای لاتین و میلیونها انسان گرسنه آسيا و آسیای دور، میلیونها انسان رنگین پوستی که از ستم تبعیض نژادی رنج میبرند، چشم امیدشان به یک فریادرس و نجات بخش است و قدرتهای بزرگ نمیگذارند ندای این نجات بخش به گوش آنها برسد؛ این یک گره است. فرج یعنی باز شدن این گرهها. دید را وسیع کنید، به داخل خانه خودمان و زندگی معمولی خودمان محدود نشویم، در سطح دنیا انسانیت فرج میطلبد، اما راه فرج را نمیداند. شما ملت انقلابی مسلمان باید با حرکت منظم خود در تداوم انقلاب اسلامی به فرج جهانی انسانیت نزدیک بشوید و شما باید بهسوی ظهور مهدی موعود و انقلاب نهایی اسلامی بشریت که سطح عالم را خواهد گرفت و همه این گرهها را باز خواهد کرد قدم به قدم، خودتان نزدیک بشوید و بشریت را نزدیک کنید، این است انتظار فرج. در این راه لطف پروردگار و دعای مستجاب ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف پشتیبان ماست و ما باید خود را با آن حضرت و با یادش هرچه بیشتر آشنا کنیم. امام زمان را فراموش نکنیم. مملکت ما، مملکت امام زمان است. انقلاب ما، انقلاب امام زمان است، زیرا انقلاب اسلام است. یاد ولی الله اعظم را در دلهای خودتان داشته باشید. دعای «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ» را با همه دل و با نیاز کامل بخوانید. هم روحتان در انتظار مهدی باشد، هم نیروی جسمیتان در این راه حرکت بکند. هر قدمی که در راه استواری این انقلاب اسلامی برمی دارید، یک قدم به ظهور مهدی نزدیکتر میشوید. حکومتی که امروز در دست شما مردم است آرزوی هزار ساله مؤمنان بالله بوده است. امامان همه در این خط حرکت کردهاند که حاکمیت خدا را، حاکمیت قانون الهی را بر جامعهها حکومت بدهند. تلاشها شده است، جهادها شده است، زجرها کشیده شده است. زندانها و تبعیدها و شهادت های پرثمر و پربار در این راه تحمل شده است. امروز این فرصت را شنا پیدا کرده اید.
دیدگاه خود را بنویسید