جزوه جریان شناسی سیاسی
19 اردیبهشت 1401
جریان شناسی سیاسی
درک درست از تحولات سیاسی اجتماعی ایران به خصوص سال های پس از انقلاب از نیازهای مبرم نسل جدید است و زمانی این هدف برآورده می شود که اطلاعات و تحلیل درست ، صادقانه و علمی درباره تحولات در اختیار افراد قرار بگیرد. شناخت صحیح مسائل سیاسی هر جامعه و تحلیل درست از وقایع بدون شناخت ماهیت جریان های فکری سیاسی ناممکن است بازنشانی مواضع و ویژگی آن ها باعث برخورد آگاهانه هوشیارانه و سنجیده تر در حال و آینده خواهد شد و به افراد کمک می کند تا راه طی شده و وضع موجود را به خوبی درک و افق روشنی از آینده را ببیند
جریان: احزاب، تشکل ها ، اشخاص و گفتمان
یک حرکت سیاسی و پویا و زنده که با برخورداری از ایدئولوژی مشخص و گرایش فکری درونی به مدد رهبران خود بر نظام سیاسی و اقشار مختلف جامعه تاثیر می گذارد.
انواع جریان های سیاسی از ۱۳۲۰ به بعد
• جریان های مذهبی یا اسلام گرا
• جریان ملی گرا یا ناسیونالیست
• جریان چپ یا مارکسیستی
• جریان ترکیبی یا التقاطی
• جریان سلطنت طلب
هدف نهایی جریان شناسی سیاسی کسب قدرت و استقرار نظام سیاسی مورد نظر از طریق راهبردها و راهکارهای مختلف است و کارکرد جریان سیاسی، شناسایی و معرفی رهبر یا رهبران، کادرسازی مردم، تشکیل حکومت، مشروعیت بخشی به دولت، کارگردانی قدرت در جامعه، حمایت و پشتیبانی از دولت، جهت دهی به افکار عمومی و فرهنگ سازی، حمایت و پشتیبانی از احزاب و…. است و این نشان دهنده اندازه یک جریان فکری سیاسی در سرنوشت یک ملت بوده و سلامت و انحراف آن ها در عاقبت کار افراد و جامعه تعیین کننده است..معیارهای مختلفی برای تقسیم بندی جریان های فکری سیاسی وجود دارد بسته به نوع معیار انواع متفاوت و متضادی از جریان ها را می توان تشخیص داد
• شکاف های اجتماعی
یکی از موارد تعیین کننده نوع خواسته های نیروها و گروه های سیاسی شکاف های اجتماعی است که خود این شکاف ها ناشی از رویدادهای مهم تاریخی آن جامعه اند و منشا آن حوادث مهم تاریخی یک جامعه که گاهی در زمان فعال تر و یا فعالیت خود را کم می کند. عوامل مختلفی مثل گذار از جامعه سنتی به مدرن و نوسازی و میزان آن ، توسعه اقتصادی و میزان دمکرات شدن جامعه و… باعث این شکاف ها می شود.
نفس گسترش اسلام در ایران شکاف تاریخی پایداری میان فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی بوجود آورد و گسترش تشیع در ایران آن را تشدید کرده و باعث ایجاد بحران در نظریه شاهنشاهی آرمانی ایران بصورت آشکار و پنهان کرد
از سوی دیگر نوسازی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… در سطح جامعه موجب شکاف عمیق در دین گرایی و دنیا گرایی ایجاد کرد و همچنین با نوسازی ایران در عصر پهلوی میان روحانیت و پادشاهان شکاف عمیق اجتماعی و سیاسی ایجاد شد
• استقلال یا وابستگی
قدرت های خارجی در هر جامعه ای بویژه جامعه در حال توسعه به دنبال اعمال نفوذ بر قدرت مرکزی هستند تا جناح ها، جریان ها را به خود وابسته نماید. جریانات ملی گرا و مذهبی در یک سو و برخی دولت ها مثل پهلوی و حامی بیگانگان مثل جناح های چپ در این دسته قرار می گیرد.
• ایمان یا بی ایمانی و خلوص اعتقادی یا ناخالصی
در قرآن جریان های پنجگنه مومنان، مشرکان، منافقان، کافران و مرتدان مطرح می گردد.
• حق و باطل
طبق رهنمودهای قرآن حق طلبان حزب ا… بوده و حتما پیروز خواهند شد قدرتمندی ،دین مداری، دشمن ستیزی، رضایت مندی، پیروزمندی و رستگاری از برخی ویژگی های این جریان می باشند.اما باطل گرایان در حزب شیطان بوده و دین ستیزی، دشمن دوستی، شیطان پرستی ، بدکرداری ، ذلت پذیری، زیان کاری و بدفرجامی ویژگی عمده این جریان است .میان نظام جمهوری اسلامی و تحولات ان با جریان های سیاسی ارتباط مستقیم دارد. مسئولیت های کلیدی بعد از انقلاب جزدر زمان بنی صدر بطور مطلق و کامل در اختیار جریان اسلام گرا بوده است
نگاهی به جریان های سیاسی ایران از ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷
• نهضت تنباکو
تحریم تنباکو و قیام سراسری مردم ایران برای لغو قرارداد رژی که بین دولت ناصرالدین شاه و شرکت انگلیسی با مالکیت تالبوت منقعد شده بود شد. در این قرارداد به مدت ۵۰ سال تولید و خرید و فروش توتون و تنباکو در انحصار این شرکت بود اما با مخالفت بازرگانان، مردم و علمای دین به فتوای میرزای شیرازی این قرارداد لغو شد ولی این نهضت از این نظر اهمیت دارد که از آن تاریخ روحانیت شیعه از نفوذ خود در میان مردم و بازاریان برای دستیابی به قدرت سیاسی آگاه شدند
• نهضت مشروطه
این نهضت برای برندازی حکومت استبدادی پدید آمد و با امضای مشروط توسط مظفرالدین شاه به پیروزی رسید این نهضت تلاش ایرانیان برای ایجاد حکومت مردمی و مشروطه را نمایان ساخت
• جنبش ملی شدن صنعت نفت
این پیروزی که در اثر رهبری آیت ا… کاشانی و دکتر مصدق رهبران نهضت ملی و ضد استعماری ایران به همت و پشتیبانی ملت بدست آمد موجب قطع دست استعمار انگلیس از روی منابع اقتصادی و نهادهای کشوری گردید که در نتیجه ایران به سوی استقلال و آزادی و عدالت گام برداشت
• قیام ۱۵ خرداد
تلاش روحانیون و گروه های سیاسی به رهبری امام خمینی همزمان استبداد داخلی و استعمار خارجی را نشانه گرفت و این قیام موجب سقوط پهلوی و استقرار جمهوری اسلامی شد
آشنایی با جریان مذهبی یا اسلام گرا
جریان اسلامی در این زمان در دو طرح فعالیت می کرد اولی در سطح مراجع، آیات و علمای دین که در پی احیای ارزش های اسلامی در جامعه بودند و دومی در سطح گروه های مشتکل سیاسی مذهبی و هییت ها که نمونه آن فداییان اسلام، حزب ملل اسلامی و هییت موتلفه اسلامی بودند
گرایش اول: پرهیز از ورود و دخالت علما و بزرگان دین در سیاست را قبول داشته که فقط در زمان های خاص ورود می کردند. آیت ا… خوانساری و آیت ا…. محمد باقر حلبی(رهبر انجمن حجتیه) را می توان نماد این تفکر دانست. انجمن حجتیه یک تشکل مذهبی بود که هدف آن مبارزه با بهائیت بود و پس از انقلاب سه گروه شد گروهی با انقلاب همراه شد و عده ای بی تفاوت بودند و گروه سوم در برابر انقلاب صف آرایی کرد رهبر انقلاب بارها از آنان خواسته بود که نادرستی های خود را کنار بگذارند تا اینکه بالاخره در سال ۶۲ تعطیلی خود را اعلام کرد. اگر چه رسما تعطیل شد اما از آن پس فعالیت خویش را بصورت غیر رسمی ادامه داد و هنوز در خفا ادامه می دهند.
گرایش دوم:روحانیون میانه رو بود که جریان درعین حال که با رژیم شاه بعنوان مظهر فساد مخالف بود موافق مبارزه قهرآمیز و تند هم نبود . آیت ا.. سید محمدضا گلپایگانی و سید شهاب الدین مرعشی نجفی در این گروه جای می گیرد
گرایش سوم: روحانیون نزدیک به دربار پهلوی بود که با جریان پهلوی مخالف نبوده بلکه با جریان انقلابی همراهی نکرده و پس از انقلاب با همکاری آمریکایی ها نیز در برابر امام و انقلاب ایستادند و نماد آن آیت ا… سید کاظم شریعتمداری بود.
گرایش چهارم : حضرت امام خمینی نماد اصلی این گرایش است و این جریان مبارزه خود را با انجمن های ایالتی و ولایتی کاپیتولاسیون ، اصلاحات ارزی آغاز و در ۱۵ خرداد به اوج خود رسید و گفتمان اصلی آن حضور جدی روحانیت در سیاست و تغییر رژیم پهلوی و برقراری حکومت اسلامی بود. همین جریان نهضت اسلامی را رهبری و انقلاب را به پیروزی رساند. در میان گروه های اسلامی باید سر جریان که مشی مبارزه مسلحانه اتخاذ کردند هر سه به رهبری روحانیت بود یعنی فداییان اسلام، حزب ملل اسلامی، هیات موتلفه اسلامی را مورد تاکید قرار داد.
فداییان اسلام: به رهبری نواب صفوی تشکیل حکومت اسلامی و اصلاح حکومت اسلامی و اصلاح جامعه از طریق احیای احکام اسلامی شد آن ها برای نیل به اهداف خود مبارزه مسلحانه را انتخاب و در ملی شدن صنعت نفت با آیت ا… کاشانی همکاری کردند و اقدام ترور نافرجام حسین علا موجب دستگیری و اعدام آن ها شد
حزب ملل اسلامی: به رهبری سید محمد کاظم موسوی بجنوردی هدف خود را سرنگونی نظام سلطنتی و ایجاد دولت اسلامی اعلم کرد و برنامه ای ۶۵ ماده ای داشت که مهمترین ان ایجاد دو مجلس مردمی و بزرگان بود که در مجلس مردم لوایح مطرح می شود و برای تعیین حدود شرعی به مجلس بزرگان که همان فقای عادل بود ارجاع داده می شود تا به تصویب برسد این گروه به علت جوانی و کم تجربگی بعد از ۹ ماه پس از تشکیل لو رفته و همه دستگیر شدند
موتلفه اسلامی: برآمده از هیات های مساجد بود و در نهضت امام خمینی شدت گرفت و شهید بهشتی، مطهری، انواری و مولایی چهار روحانی بودند که بر فعالیت آن نظارت می کردند و به مرجعیت آیت ا… میلانی وصل بودند آنان بعد از درگذشت آیت ا… کاشانی به سوی امام خمینی جذب شدند و پس از اولین و آخرین اقدام آنان که همان ترور حسنعلی منصور بود تعدادی از آن ها اعدام و جمعی به زندان های طولانی محکوم شدند
گروه های هفت گانه پس از انقلاب(سازمان مجاهدین انقلاب): بدون ارتباط تشکیلاتی با یکدیگر چهار وجه مشترک داشتن
• اعتقاد به رهبری امام خمینی
• ایدئولوژی اسلامی
• مبارزه مسلحانه
• مخالفت با تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق
این سازمان از وحدت هفت گروه سیاسی معتقد به رهبری امام خمینی که درسالهای پیش از پیروزی انقلاب ، به مبارزۀ مسلحانه با رژیم شاه معتقد بودند، تشکیل شد.
گروه های هفتگانه عبارتند از: امت واحده، توحیدی صف، توحیدی بدر، فاح، فلق،منصورون و موحدین. هریک از این گروه ها در محدوده خاصی به مبارزه علیه رژیم فعال بودند. امت واحده و منصورون در سراسر ایران، توحیدی فلق در خارج کشور، فاح و بدر در تهران و اطراف آن، موحدین در خوزستان و کرمان و صف در اصفهان و تهران فعالیت داشتند. مشارکت فعال در تشکیل سپاه، کوشش در نظام دادن به کمیته مرکزی انقلاب، مقابله با ضدانقلاب در کردستان و کمک در تشکیل سازمان پیش مرگان مسلمان کرد، مقابه با کودتاها و گروهک های سیاسی و مقابله فکری با جریان های مختلفی که به مخالفت با توطئه های سازمان مجاهدین خلق، شرکت در مبارزات مجاهدین افغانی و موضع گیری سیاسی و مقابله فکری با جریان های مختلفی که به مخالفت با انقلاب اسلامی می پرداختند. اختلافات درونی این سازمان از همان ابتدای تشکیل در مورد دو مساله بروز کرد: یکی نقادی نسبت به دیدگاه های دکتر شریعتی و دیگری به انتشار اطلاعیه به مناسبت روزکارگر و شبیه سازی صرف روز کارگر با ادبیات جریان چپ حاکم بر جهان یعنی مارکسیسم که در آن سال ها به نوعی در فضای کشور وحود داشت. سازمان مجاهدین در سال ۱۳۷۰ مجوز قانونی فعالین سیاسی در سراسر کشور را دریافت کرد. موسسان این سازمان نیز همان استعفادهندگان سال ۶۱ یعنی بهزاد نبوی،محمد سامتی، محسن آرمین، تاجزاده و آغاجری بودند که به تجدید حیات این سازمان دست زدند و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران را شکل دادند تا این زمان سازمان پایگاه اجتماعی جندانی نداشت، تا اینکه در پی حمایت این سازمان از نامزدی خانمی، پایگاه اجتماعی این گروه افزایش یافت. بطوری که در انتخابات مجلس ششم دو نفر از کاندیدهای این سازمان وارد مجلس شد.پس از دوم خرداد۷۶این سازمان بعنوان بخشی از جبهه دوم خرداد از شعارهای جامعه مدنی، اصلاحات، توسعه سیاسی و فرهنگی، رقابت احزاب و… دفاع کرد ولی به ظاهر مخالف خصوصی سازی، ادغام در بازار جهانی و دولت حداقلی بود.علاوه بر این با تعطیلی نشریات زنجیره ای و وابسته گروه های روشنفکر لاییک ملی مذهبی های برانداز به شدت مخالفت کرد و آن را غیرقانونی دانست. از آخرین مواضع این گروه سخنان اهانت آمیز آقاجری عضوفعال این گروه و حمایت همه جانبه سازمان از وی بود که این فرد در سال ۸۱ بیان کرد که روحانیت در اسلام وجود نداشته و تحت تاثیر کلیساو مسیحیت شکل گرفته و مقلدین آن ها را میمون خطاب کرد.با این اتفاق جامعه مدرسین این سازمان را فاقد مشروعیت دینی خواند و از افراد متدین خواست تا از همکاری با این گروه صرفنظر کنند.. این سازمان در قضیه دوم خرداد و تحصن و استعفای نمایندگان مجلس ششم و صدور بیانیه های ساختارشکنانه نقش بسیار مهمی داشت. نوع نگرش این سازمان به روحانیت و ولایت فقیه از ابتدا تا کنون این گونه بوده است و در سالیان اخیر به دنبال ترویج جدایی دین از سیاست بودند.
جریان ملی گرا یا ناسیونالیست
ناسیونالیسم داعیه احراز قدرت و حق حاکمیت با استناد به زبان، آداب قومی و سوابق تاریخی است و وفاداری به خاک و تحلیل از آن از ارکان این گرایش سیاسی است. ایدئولوژی آن ها این است که دولت ملی را عالی ترین شکل سازمان سیاسی می داند و با جدایی دین از سیاست موافق است.. میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزاآقاخان کرمانی سردمداران این مساله بودند و در دوره رضاشاه رشد و با کودتای ۲۸ مرداد افول کرد. جبهه ملی را می توان جریان مهم در این حوزه دانست
نــوزده نفــری کــه در تحصــن دربــار شــرکت داشــتند، در منــزل دکتــر مصــدق اجتمــاع کردنــد و عنــوان جبهــۀ ملــی را بــر خــود گذاشــتند. هــدف آنهــا ایجــاد حکومــت ملــی بــه وســیلۀ تامیــن آزادی انتخابــات و آزادی افــکار بــود. آنــان خــود را طرفــدار تامیــن عدالــت اجتماعــی و حفــظ قانــون اساســی مــی دانســتند. جبهــه ملــی در آغــاز بــه دلیــل برنامــه هایــی از جملــه مخالفــت بــا قراردادهــای اســتعماری، مــورد حمایــت آیــت ا… کاشــانی قــرار گرفــت و توانســت تــوده هــای مــردم مذهبــی را در مبــارزه وارد کنــد. ایــن جبهــه علــی رغــم موفقیتــی کــه در جریــان ملــی شــدن نفــت بــه دســت آورد، بــه دلیــل فاصلــه گرفتــن از روحانیــت تضعیــف شــد و پــس از کودتــای ۲۸مــرداد۱۳۳۲ بــه انــزوا گرایید و دچار انشــعاب و اختـلـاف شــد. در دهــۀ پنجــاه فعالیــت هــای بــه رهبــری کریــم ســنجابی و شــاپور بختیــار بــرای احیــای جبهــۀ ملــی صــورت گرفــت، لیکــن ایــن تاشــها قریــن موفقیــت نشــد. هــر چنــد پــس از پیــروزی انقــلاب برخــی از آنهــا وارد دولــت موقــت شــدند، لیکــن بــه دلیــل مخالفت آنهــا بــا لایحــۀ قصــاص و صــدور حکــم ارتــداد آنهــا از ســوی امــام خمینــی، از ایــن پس فعالیــت علنی دیگــری را از ایــن جریــان شــاهد نبــوده ایم.
جریان چپ مارکسیستی
مراد از جریان چپ اعتقادی همانا احزاب و تشکل هایی است که مرام فلسفه سوسیالیسم و مارکسیستی را سرلوحه خود قرار داده اند. مبانی سوسیالیسم به اجمال می توان موارد زیر دانست:
اومانیسم یا انسان مداری،اعتقاد به اصل پیشرفت و تکامل تاریخی، اصالت اراده جمعی، اعتقاد به اصالت اراده مردم در قانون گذاری و اجرا، محدود کردن مالکیت خصوصی، نظارت دولت بر فرایند تولید و توزیع ثروت، توجه به تامین رفاه اقشار آسیب پذیر و…. مارکسیسم، سوسیالیسم و کمونیسم که همه صور مختلف جریان چپ اعتقادی هستند نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کرده است که حزب توده و سازمان چریک های فدایی خلق دو نماد مهم این جریان هستند.
حزب توده به دنبال تشکیل جمعی از روشنفکران تاسیس شد. این حزب ب حمایت مادی و معنوی شوروی در دوران اشغال ایران تاسیس شد و یک حزب وابسته و زیر سلطه کامل شوروی بود. عمل حزب وابسته و زیر سلطه کامل شوروی بود.عمل حذب در ماجرای پشتیبانی از واگزاری نفت شمال به شوروی ، کارشکنی ها در مقابل دولت مصدق ، کمک غیرمستقیم به شکست وی با سکوت در مقابل کودتای ۲۸ مرداد با وجود داشتن سازمان نظامی ، محکوم کردن قیام مردم در ۱۵ خرداد ۴۲ با عنوان « حرکت فئودال ها و روحانیون مرتجع و مخالف اصلاحات » و در آغاز فضای باز سیاسی همکاری گسترده و وسیع با ساواک از جمله خیانت های این حزب در کارنامه اش می باشد.
این حزب خود را سازمان سیاسی طبقه ی کارگر و جهان بینی خود را مارکسیسم لنینیسم می دانست. این حذب به دلیل تضعیف و شکاف ها و اشعابات درونی و مخالفت با روحانیت در جریان انقلاب اسلامی نقشی نداشت و غالبا در خارج از کشور به فعالیت پرداختند و با پیروزی انقلاب ، نورالدین کیانوری و کمیته اجرایی حزب به ایران بازگشتند. در این دوران حزب با تبلیغات وسیع می کوشد تا خود را حامی استراتژیک خط امام معرفی کند و با موضع گیری در مقابل حزب دموکرات کردستان، دولت بازرگان ، حمایت از تسخیر لانه جاسوسی ، ادعای مشارکت در دفاع مقدس ، سعی می کند تا جای پای خویش را در جامعه تحکیم بخشد. بر اثر پیگیری نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی اسرار توسعه شبکه مخفی نظامی حزب توده و ارتباط های آنها با سازمان جاسوسی شوروری کشف می شود و در همین سال احلال حزب اعلام می گردد و رهبرات آن از جمله کیانوری و احسان طبری دستگیر شدند.
چریک های فدایی خلق
این گــروه در ســال۱۳۵۰ اعــام موجودیــت کــرد و ایدئولــوژی خــود را مارکسیسم لنینیســم دانســت. مشــی ایــن گــروه مبارزه مســلحانه بــود و برخــی از اعضــای آن بــه دلیل حمله مســلحانه به پاســگاهی در ســیاهکل بازداشــت شــدند. تشــکیل ایــن ســازمان بیشــتر نتیجه احســاس ســرخوردگی و حقــارت کمونیســت هــای ایــران از وضعیــت حــزب تــوده و رویه سازشکارانه آن از یــک ســو و پیشــتازی روحانیــت و عناصــر مســلمان در ماجــرای ۱۵ خــرداد از ســوی دیگــر بــود. بــا اعــدام چنــد تــن از رهبــران ســازمان، بقیه اعضــا بــا نوشــتن توبــه نامــه و تعهــد بــه همــکاری بــا رژیــم از مــرگ رهایــی یافتنــد. ایــن ســازمان بــا پیــروزی انقــاب، دوبــاره شــروع بــه فعالیــت و ســازماندهی نیــرو کــرد و بــه مخالفــت بــا انقــاب برخاســت و از آشــوب هــای ترکمــن صحــرا و کردســتان حمایــت کــرد. بــا انشــعابی کــه در ســال ۵۹ بــه عنــوان اقلیــت و اکثریــت در درون ســازمان بــه وجــود آمــد زمینــه بــرای انحــال آن فراهــم شــد.
جریان التقاطی
التقــاط را دســت چیــن کــردن خودســرانه و مکانیکــی عقایــد و اندیشــه هــای همگــون، بــدون پایداری روی اصــول معیــن و مشــخص تعریــف کــرده انــد. در دوران پهلوی مــی تــوان از دو جریــان التقاطی نام بــرد: یکــی جریــان التقــاط اصــاح طلب)لیبــرال( کــه نهضــت آزادی نمــاد آن اســت و دیگــری التقــاط رادیــکال کــه ســازمان مجاهدیــن خلــق نمــاد آن اســت. اشــتراک ایــن دو جریــان ترکیب کردن اســام بــا لیبرالیســم و ملــی گرایــی توســط یکــی و بــا مارکسیســم توســط دیگــری بود.
جریان التقاطی اصلاحی طلب
نهضــت آزادی: نهضــت آزادی در اردیبهشــت۱۳۴۰ از دو جنــاح ملــی و مذهبــی بــه وجــود آمــد کــه مهنــدس بــازرگان و دکتــر یــداهلل ســحابی از موسســان آن بودنــد. نهضــت خــود را مســلمان، ایرانــی، تابــع قانــون اساســی و مصدقــی مــی دانســت. فاصلــه گرفتــن از دیــن شناســی حــوزوی و تکیــه بر علم گرایــی در تبییــن دیــن و نــو کــردن آن، دو ویژگــی بــارز نهضــت بــود ایــن مذهــب در آگاهــی بخشــی مذهبــی بــه دانشــگاهیان نقــش داشــت و تشــکیل انجمــن هــای اســامی متاثــر از همیــن جریــان بــود. پایــگاه آنهــا بیشــتر عناصــر مذهبــی در دانشــگاه و دانشــجویان خــارج از کشــور بــود. آنهــا نقشــی منفعانــه در جریــان انقــاب اســامی را بــازی کردنــد هــر چنــد رهبــران آن بعــدا در شــورای انقــاب عضــو شــدند و رهبــر آن یعنی مهندس بــازرگان نیــز رئیس دولت موقــت شــد. دولــت موقــت بــه دلیــل دیدگاههــای خــود، حضــور جمعــی از نیروهــای غیــر مذهبــی دردولــت، ماقــات بــا برژینســکی، اختــاف دیــدگاه بــا رهبــران انقــاب در باب مســائل مختلــف، حضور جاســوس در دولــت و حمایــت دولــت از آنهــا، مخالفــت بــا دادگاههــای انقــاب و اعــدام هــا و باالخــره مخالفــت بــا تســخیر ســفارت آمریــکا، ســرانجام اســتعفا کــرد و از قــدرت کنــار رفــت. ایــن گــروه بــه لحــاظ ایدئولوژیــک لیبــرال و از طرفــداران رابطــه بــا آمریــکا بــود. آنهــا در زمان شــاه نیز خواهــان برانــدازی رژیــم پهلــوی نبودنــد، بلکــه معتقــد بودنــد شــاه بایــد ســلطنت کنــد نــه حکومــت. کمــال مطلــوب آنهــا اجــرای قانــون اساســی مشــروطه بود. از جملــه دیگــر گروههــای التقاطــی اصــاح طلــب را مــی تــوان جنبــش مســلمانان مبــارز بــه رهبــری حبیــب اهلل پیمــان و نهضــت خداپرســتان سوسیالیســت بــه رهبــری محمد نخشــب دانســت.
جریان التقاطی رادیکال
سازمان مجاهدین خلق ایران :ســازمان مجاهدیــن خلــق ایــران، در ســال۱۳۴۴ بــا هــدف مبارزه مســلحانه بــا رژیــم شــاه شــکل گرفــت. محمــد حنیــف نــژاد، ســعید محســن و علــی اصغــر بدیــع زادگان کــه از طرفــداران جبهه ملی و نهضــت آزادی بودنــد، هــوادار برداشــت هــای تاریخــی و عارفانه دکتــر شــریعتی از اســام بودنــد و ســازمان را پــی ریــزی کردنــد. ایــن ســازمان بــه دلیــل برداشــت هــای خــاص رهبــران آن از اســلام و اندیشــه هــای رادیــکال مــدرن عرضــه کــرد و در خفــا مطالــب مارکسیســتی را بــه عنــوان علــم اقتصاد و مبــارزه بــه اعضــای خویــش آمــوزش مــی داد. اندیشــه هــای ســازمان متاثــر از اندیشــه هــای بــازرگان و طالقانــی و مهمتــر از همــه مطابقــت دیــن با علــوم جدیــد بود. هرجــا بــه زعــم آنهــا مذهــب از پاســخ منطقــی بــه مــردم عاجــز بــود، بــا توســل بــه ماتریالیســم علمی جــواب داده مــی شــد؛ هــرگاه مســئله ای احساســی و عاطفــی مطــرح بــود کــه در قالــب ماتریالیســم مجــرد نمــی گنجیــد، بــا توجیــه مذهبــی و وظیفه شــرعی پاســخ مــی گرفــت. آنهــا بــا پذیــرش ماتریالیســم تاریخــی، به رســاله هــای عملیــه اعتقــادی نداشــتند و روحانیــت را ناتوان از تدویــن ایدئولــوژی انقلابــی اســلام می دانســتند. تغییــر ایدئولوژی ســازمان از اســلام به مارکسیســم در ســال۵۲ آغــاز شــد و در برابــر ایــن تغییــر برخــی ماننــد مجیــد شــریف واقفــی و صمدیــه لبــاف مقاومــت کردنــد و کشــته یــا توســط ســاواک دســتگیر شــدند و ایــن تغییــر ایدئولــوژی در ســال۵۴ به صــورت رســمی اعــام شــد. و رســما اســلام بــرای مبــارزه ناکارامــد و بــرای مبــارزه دســت بــه دامــن مارکسیســم شــدند. ایــن ســازمان بــه دلیــل تفــاوت نگــرش بــا رهبــران انقــلاب، نقشــی منفعانــه در برابــر انقــلاب داشــتند لیکــن بعــد از انقــلاب دســت بــه ســازماندهی مجــدد زدنــد. ایــن ســازمان پــس از انقــلاب بــه دلیــل نقــش مخربــی کــه در تــرور مســئولین و رهبــران برجسته انقلاب و مــردم عــادی داشــت، جاسوســی بــرای بیگانــگان و همــکاری بــا دشــمن متجــاوز، مجبــور به فــرار از کشــور شــدند. ایــن ســازمان بــه دلیــل برداشــت هــای خــاص از اســلام، قــدرت طلبــی، انحراف ایدئولوژیکــی کــه همــان تغییــر خط مشــی اســلام بــه ســمت سوسیالیســم و تفکرهــای التقاطــی بود، و از بیــن رهبــران ســازمان بــه دلیــل مختلــف، موجــب شــد کــه ســازمان نــه تنها در مســائل کشــور و بــه ویــژه جنــگ کمــی نکنــد، بلکــه خــود وارد جنــگ بــا انقــلاب شــد و از یک ســو دســت به تــرور مســئولین زد ماننــد تــرور شــهید بهشــتی و یارانــش و تــرور شــهید رجایــی و باهنــر و تــرور بیش از ۱۷هــزار نفــر از مــردم عــادی و از ســوی دیگــر خــود بــه همــکاری بــا صــدام پرداخــت. و همیــن ســبب شــد تــا فعالیــت ایــن گــروه ممنــوع گــردد و بــا آنهــا برخــورد قاطعانــه صــورت گیــرد و ایــن باعــث شــد تــا آنهــا در عملیــات مرصــاد رســما بــا صــدام همــکاری کــرده و بــه ایــران حملــه کننــد هرچنــد باشکســت مواجــه شــدند عـلـاوه بــر ســازمان مجاهدیــن، مــی تــوان از گروهــی بــه نــام آرمــان مســتضعفین بــه رهبــری احســان شــریعتی بــه عنــوان یکــی از گروههــای رادیــکال نــام بــرد. گــروه فرقــان بــه رهبــری اکبــر گــودرزی گــروه رادیــکال دیگــر بــود کــه از طرفــداران دکتــر شــریعتی بــود و از ســوی دیگــر خواهــان التقــاط میــان اســلام و مارکسیســم بــود ایــن گــروه نیــز دســت بــه مواجهــه بــا انقــاب زد و برخــی از بــزرگان از جملــه شــهید مطهــری، ســپهبد قرنــی، آیــت ا… خامنــه ای و … را تــرور کــرد. ایــن گــروه در ســال ۵۹ بــا اعــدام رهبــران آن منحــل شــد.
جریان سلطنت طلب
ایــن جریــان کــه در زمــان پهلــوی حاکــم بــود، از لحاظ فکری ریشــه خویــش در ایــران پیش از اســلام مــی دانســت.این جریــان ضمــن اعتقــاد بــه نظــام ســلطنتی و حمایــت و طرفــداری از حاکمیــت یــک خانــدان بــه صــورت موروثــی بــر مقــدرات کشــور، شــاه را بــه عنــوان محــور همه امــور دانســته و از قــدرت مطلقه او طرفــداری مــی کنــد و توجیــه گــر فســاد و ظلــم شــاه بــود. اعضــای آن خــود را نوکــر، خانــه زاد، چاکــر و جــان نثــار و حلقــه بــه گــوش شــاه مــی دانســتند. هــدف جریــان ســلطنت طلــب حفــظ و تقویــت نظــام ســلطنتی و اجــرای اوامــر شــاه بوده اســت. ایــن جریــان همــواره »غیــر یــا دیگــری« خــود را جریــان اســلام گــرا می دانســت. ایــن جریــان از زمان رضــا شــاه آغــاز و در دوره پهلــوی دوم بــه اوج خود رســید. از جملــه فعالیــت هــای آن در برابــر جریــان اســلام گــرا مــی تــوان بــه مــوارد زیــر اشــاره کــرد: تــلاش بــرای جایگزینــی حقــوق غربــی بــه جــای فقــه اســلامی، برگــزاری کنگــره هــای بیــن المللــی باســتان شناســی و ایــران گرایــی، کوشــش بــرای زدودن لغــات عربــی از فارســی، مــدارس مختلــط دخترانــه و پســرانه، کشــف حجــاب، منــع مراســم عــزاداری بــرای ائمــه)ع(، تــلاش بــرای ســرکوبی روحانیــت و حــوزه هــای علمیه،تغییــر تقویــم از هجــری بــه شاهنشــاهی و… ایــن جریــان همــواره از حمایــت بیگانــگان برخــوردار بــوده اســت و پــس پیــروزی انقــلاب اســلامی بخشــی بازداشــت واعــدام شــدند و بخشــی نیــز بــه خــارج از کشــور گریختنــد و امــروز نیــز بــه رهبری رضــا پهلــوی فعالیــت مــی نماینــد. از جملــه احــزاب و گروههــای وابســته بــه جریــان ســلطنت طلــب پیــش از انقــاب را می تــوان احزاب زیــر دانســت: حــزب مــردم، حــزب ملیــون، کانــون مترقــی، حــزب ایــران نویــن و حــزب رســتاخیز ملــت ایــران. احــزاب مذکــور بــا تاســیس حــزب رســتاخیز در ســال۱۳۵۳ در ایــن حــزب ادغــام شــدند و نظــام تــک حزبــی در ایــران سراســری اعــام شــد. ایــن حــزب مبانــی خــود را نظــام شاهنشــاهی، قانــون اساســی و انقــلاب شــاه و مــردم اعــام کــرد و به دســتور شــاه، همه مــردم مجبــور بــه عضویــت در آن بودنــد. ایــن حــزب در پاییــز۵۷ بــه علــت ناکامی منحــل اعــلام شــد. اعضــای ایــن حــزب شــاه ســاخته، اغلــب از رجــال وابســته بــه دربــار و وابســتگان بــه اجانــب بود.
جریان شناسی سیاسی اسلام گرا
جریانــی کــه امــروز بــا عنــوان اصولگــرا در جامعــه شــهرت یافتــه اســت را باید یکــی از تاثیــر گذارترین و پراهمیــت تریــن جریــان هــای سیاســی در تاریــخ ایــران پــس از انقــلاب اســلامی بــه شــمار آورد. این جریــان کــه در گذشــته بــا نــام هــای چــون راســت ســنتی و محافظــه کار معــروف شــد، در پــس تطور و تکامــل تاریخــی، معنــا و مفهــوم تــازه ای یافته اســت. حــزب جمهــوری اســلامی، جامعه روحانیــت مبــارز تهــران، جامعه مدرســین حــوزۀ علمیه قــم، حــزب موتلفه اســلامی، جمعیــت رهپویــان و جمعیــت ایثــار گــران انقــلاب اســلامی و اخیــرا جبهــه پایــداری انقــلاب اســلامی را بایــد ســخنگویان و حامــان اصــول گرایــی بــر شــمرد.
الف(مواضع سیاسی
بــرای مواضــع سیاســی ایــن جریــان دســت کــم مــی تــوان چهــار مولفه بنیادیــن را بیــان داشــت: بــاور بــه والیــت فقیــه و رهبــری: ایــن جریــان، والیــت فقیــه را یک مسئله »تشــخیصی« مــی داند و نــه انتخابــی بدیــن معنــا کــه مــردم در مشــروعیت بخشــیدن بــه او نقشــی ندارنــد بلکــه صرفــا نقش مقبولیــت بخشــی را دارا هســتند. ایــن جریــان بــه کشــف ولــی فقیــه معتقــد اســت بــه ایــن معنــا که ولــی فقیــه در جامعــه حضــور دارد و خبــرگان بایــد وی را کشــف کننــد. ایــن جریــان بــا ایــده هــای وکالــت فقیــه و نظــارت فقیــه بــه شــدت مخالــف بــود. نظــام حزبــی و فعالیــت احــزاب: ایــن جریــان از نظــام حزبــی دفــاع مــی کــرد لیکــن از گســترش حــزب بــه درون روحانیــت مخالــف بــود.
مشــارکت سیاســی: ایــن جریــان مشــارکت سیاســی مــردم را هــم از جنبه حــق و هــم از جنبه تکلیــف نــگاه مــی کنــد و همــواره خواهــان حضور حداکثــری مــردم در فضای سیاســی هســتند. لیکن حضــور مــردم نبایــد منجــر بــه زیــر ســوال رفتــن اصــول اساســی منجــر شــود. سیاســت خارجــی و رابطــه بــا آمریــکا: در زمینه سیاســت خارجــی، تمایــات جریان راســت ریشــه در فرهنــگ ضــد بیگانــه دارد. دغدغــه و نگرانــی ایــن جریــان از اجنبی و بیگانه ســبب نگرانــی از تحول در فرهنــگ ســنتی و دینــی کــه ســنگر اصلــی ایــن جریان محســوب می شــود، اســت. خصلــت ارزش مــدارای ایــن جریــان نیــز ســبب شــده اســت تــا در رابطــه بــا جهــان خــارج همــواره محتــاط باشــد در زمینه ارتبــاط بــا آمریــکا نیــز ایــن جریــان هــر گونــه تمــاس مســتقیم یــا غیــر مســتقیم بــا ایــن کشــور را رد مــی کنــد. آنهــا آمریــکا را دشــمن شــماره یــک انقــلاب اســلامی مــی داننــد و برقــراری ارتبــاط بــا دشــمن را بــی معنــا.
ب(مواضع اقتصادی
اهــم دیدگاههــای اقتصــادی ایــن جریــان را مــی تــوان عبــارت دانســت از: حمایت از بخــش خصوصی و تمایــل بــه ســمت بــازار آزاد و مخالفــت بــا حضــور حداکثــری دولــت در اقتصاد از یک ســو و از ســوی دیگــر خواهــان توجــه بــه ارزش هــا در مســائل اقتصــادی مــی باشــد و معتقــد اســت؛ رشــد و توسعه اقتصــادی نبایــد بــا ارزشــها در تضــاد قــرار گیــرد و ثانیــا بایــد عدالــت اجتماعــی مقــدم بــر توســعه در نظــر گرفتــه شــود. و از همیــن رو هــدف توســعه را عدالــت اجتماعــی مــی داننــد.
ج(دیدگاههای فرهنگی
خــط مشــی فرهنگــی ایــن جریــان بیــش از هــر چیــز ریشــه در اندیشه اســلام نــاب و تفکــرات اصیل شــیعی دارد. در نتیجــه ایــن اعتقــاد، طیــف هــا و تشــکل هــای حاضــر در ایــن جریــان، گرایــش ذاتــی بــر حفــظ ارزش هــای معنــوی و مســائل ارزشــی اســلام دارنــد. بــر ایــن اســاس از جملــه مهمتریــن سیاســت هــای فرهنگــی ایــن جریــان، مقابلــه بــا تهاجــم فرهنگــی یــا شــبیخون فرهنگــی اســت. دگرگونی از راست سنتی به اصول گرایی از اواخــر دهه ۷۰ در شــرایطی کــه اصــلاح طلبــان، رقبــای خــود را محافظــه کار و اقتــدار گــرا قلمــداد مــی کردنــد، اصطــلاح اصــول گرایــی در ادبیــات سیاســی کشــور طــرح گردیــد. محافظــه کاری در فرهنــگ سیاســی دارای بــار منفــی بــه معنــای حفــظ وضع موجــود، تحجــر و نادیــده گرفتــن تحولات
جدیــد معنــا شــده اســت. نســل جــوان ایــن جریــان بــه بــاز ســازی و بازیابــی هویــت خویــش دســت زدنــد و بــا وضــع لفــظ اصــول گرایــی و انتســاب تجدیدنظــر طلبــی بــه عکــس العملــی همــه جانبــه دســت زدنــد و فضــای کلان جریــان هــای سیاســی را تغییــر دادنــد.
ایــن گفتمــان ضمــن نفــی اصــاح طلبــی کــه بعضــی اصــول و مبانــی امــام و انقــلاب اســلامی را در نوردیــده بــود، بــر آرمانهــای اصیــل امــام و انقــلاب تاکیــد مــی کــرد و از ســوی دیگــر طــرح اصــول گرایــی بــرای نفــی اتهــام محافظــه کاری و اقتــدار گرایــی نیــز بــود. و از همیــن رو بــا گــذار از دو قطبی چــپ و راســت و اصــلاح طلــب محافظــه کار، بــه اصــول گــرا- اصلاح طلــب به صــورت خــاص از ۱۳۷۸ زمینــه بــرای طــرح اصــول گرایــی فراهــم شــد و در انتخابــات مجلــس هفتــم و ریاســت جمهــوری نهم رقابــت هــای سیاســی کشــور حــول ایــن دوگانــه ســامان یافتنــد. و گفتمــان اصــول گرایــی توانســت از حاشــیه بــه متــن راه یابــد و از ســال ۱۳۸۲ تــا ۱۳۹۲ گفتمــان غالــب در فضای سیاســی کشــور گردد.
اصــول گرایــی یعنــی تمســک بــه اصــول اولیــه و اصلــی انقــلاب اســلامی و اصــول گرا کســی اســت که خــود را مقیــد و پایبنــد بــه اصــول و مبانــی انقــلاب اســلامی، جمهــوری اســلامی، امام خمینــی و مقام معظــم رهبــری مــی دانــد و »غیــر یــا دیگــری« خــود را بــا نــام تجدیــد نظــر طلــب یا اصــلاح طلب مــی نامنــد کــه خواهــان تجدیدنظــر و دگرگونــی در مبانــی انقــلاب و امــام هســتند ایــن جریــان درعیــن حــال کــه خــط تمایــز خــود را آشــکارا بــا تحجــر، واپــس گرایــی، بنیــاد گرایــی و محافظــه کاری اعــام کــرده اســت، پارادایــم، خــط مشــی و الگویــی اصــاح طلبانــه را کــه خواهــان ایــن اســت کــه تغییــرات تدریجــی بــه صــورت قانونــی و مســالمت آمیــز انجــام شــود، در خــود جــای داده اســت.
بــر ایــن اســاس مــی تــوان ماهیــت و مولفــه هــای اصــول گرایــی را بــه اجمــال عبــارت دانســت از:۱ – اعتقــاد بــه جامعیــت دیــن در ادارۀ جامعــه و در همه وجــوه فــردی و اجتماعــی ۲- قانــون گرایــی التــزام بــه قانــون اساســی و همه قوانیــن مصــوب در مجلــس شــورای اســلامی و شــورای نگهبــان
۳- مــردم ســالاری دینــی؛ یعنــی نظــام سیاســی مردمــی ای کــه بنیــاد گرفتــه بــر اندیشه اســلامی باشــد. ۴- شایســته ســالاری ۵- پذیــرش نظــارت عمومــی؛ ایــن جریــان پرســش مــردم از مســئوالن و پاســخگویی آنــان را نــه یــک وظیفــه، بلکــه یــک حــق مــی دانــد و مقوله نظــارت عمومــی را در ذیــل مقوله امــر بــه معــروف و نهــی از منکــر مــی نگــرد. ۶- پذیــرش عقانیــت و خــرد جمعــی ۷- التــزام عملــی بــه اصــول و مبانــی انقــلاب اســلامی؛ از جمله ایــن اصول مــی تــوان از والیــت فقیه، اســتقال، آزادی، عدالــت و نــه شــرقی و نــه غربــی نــام بــرد. ۸- عدالــت خواهــی و فســاد ســتیزی ۹- اعتــدال ومیانــه روی ۱۰ – توجــه بایســته و شایســته بــه علــم و دانــش چــرا کــه علــم را عامــل اقتــدار مــی دانــد. ۱۱- تولــی و تبــری؛ دوســت شناســی و دشــمن شناســی از اصــول اصلــی جریــان اصــول گرایــی بــه شــمار مــی رونــد و بــر همیــن مبنــا اســتکبار ســتیزی در ذات و جوهره اصــول گرایــی اســت. در اینجــا بایــد میــان اصــول گرایــی و اصــول گرایــان تفــاوت نهــاد؛ اصــول گرایــی، آرمــان، گفتمــان و یــک گفتمــان اســت در حالــی کــه اصــول گرایــان، آن دســته از فعــالان عرصه سیاســت هســتند کــه مایــل انــد بــا ایــن نــام شــناخته شــوند.
حزب جمهوری اسالمی
بنیانگــذار و نظریــه پــرداز ایــن حــزب شــهید بهشــتی بــود. وی بــه اتفــاق بــه برخــی از رهبــران انقلاب از جملــه افــراد زیــر ایــن حــزب را تشــکیل داد: شــهید باهنر، آیــت ا… خامنه ای، هاشــمی رفســنجانی و آیــت ا… موســوی اردبیلی. با رهبران آگاهــی هــای سیاســی و اســلامی مــردم، پاکســازی کشــور از آثــار اســتبداد و اســتعمار،برقــراری آزادی هــای اساســی، پایــان دادن بــه سلطه اقتصــادی بیگانــگان، ریشــه کــن کــردن فقــر و محرومیــت، ایجــاد ارتــش بــا ایمــان و مســتقل، تنظیــم سیاســت خارجــی بــر اســاس دو اصــل تولــی و تبــری در راســتای کمــک بــه محرومــان و مســتضعفان جهــان، تحکیــم روابــط برادرانــه بــا همه مســلمانان، را از جملــه اهــداف مــورد نظــر حــزب بــرای تاســیس بــوده اســت
ایســتادگی در برابــر لیبــرال هــا و مقابلــه با اندیشــه هــای مخالــف برگــزاری انتخابات مجلــس و تدوین قانــون اساســی بــود. همچنینــی نقــش روزنامه جمهــوری اســلامی در افشــاگری نســبت بــه جریــان هــای مخالــف، به ویــژه حــزب تــوده را از جملــه کارهــای ویــژه و بــزرگ حــزب بایــد شــمرد. دبیــر کل حــزب، روی کار آمــدن دولــت مکتبــی و حمایــت گســترده از آن و منــزوی کــردن فتنــه گــران را از جملــه کارکــرد هــای حــزب بــه شــمار مــی آورد. افشــاگری دربــاره ضعــف و نارســایی هــای دولــت موقــت و دیگــر لیبــرال هــا نیــز از جملــه اقدامــات موثــر حــزب جمهوری اســلامی بــه شــمار آورد. بــه دلیــل کثــرت اشــتغالات رهبــران حــزب کــه رهبــران انقلاب نیــز بودنــد، خألهــا و نیازهای اساســی حــزب و عــدم تامیــن کادرهــای حــزب، و شــهادت رهبــران حــزب، موجــب افــت شــدید در ایــن حزب گردیــد. عــلاوه بــر ایــن یکــی از ضعــف هــای جــدی حــزب، عــدم دقــت لازم در موقــع عضــو گیــری و ثبــت نــام بــود.
بــه دلیــل گســتردگی کار و شــرایط ســهل عضویت، افــراد بــا مواضــع مختلــف وارد حــزب شــدند و به مــرور هســته هــای اولیه تفکرهــای مختلــف در حــزب بوجــود آمــد و موجــب تشــتت آرا و چندگانگی حــزب شــد و لطمه شــدیدی بــه انســجام تشــکیاتی آن وارد آمد. ضعــف در ســازماندهی و آمــوزش در کنــار اختــلاف ســلیقه میــان افــراد شــورای مرکــزی نیــز از جملــه دیگــر دلیــل تضعیــف حــزب شــده بــود. و همیــن اختلافــات ســبب انشــقاق در میــان رهبــران حــزب گردیــد. اختــلاف نظــر رهبــران حــزب در بــاب موضوعاتــی ماننــد ولیــت مطلقه فقیــه و دیگــر موضوعــات فکــری، بــه تدریــج ســبب شــکاف هــای سیاســی نیــز گردیــد و دو جنــاح چــپ و راســت از دل ایــن حــزب زاده شــدند.
بــا شــدت گرفتــن ایــن اختلافــات در ســال ۱۳۶۵ آیــت ا… خامنــه ای و هاشــمی رفســنجانی ضمــن نامــه ای بــه امــام خمینــی خواهــان موافقــت ایشــان بــا انحــلال حــزب مــی شــوند و امــام نیــز بــا انحــلال آن موافقــت کــرده و حــزب منحــل اعــام گردیــد.
جامعه روحانیت مبارز تهران
از اواســط ســال ۱۳۵۶ روحانیــون طرفــدار امــام)ره( در تهــران تشــکلی در میــان خــود به نــام روحانیت مبــارز بــه وجــود آوردنــد. افرادی همچون بهشــتی، مطهــری؛ مفتح، باهنــر، مهدوی کنی،خسروشــاهی، هاشــمی رفســنجانی، شــجونی، کروبــی، و… از فعالیــن گرداننــده گان روحانیــت مبــارز بــه شــمار مــی آمدنــد. برنامــه ریــزی راهپیمایــی هــا، ســخنرانی در مســاجد، تهیه شــعار و در مجمــوع ســازماندهی نهضــت عمدتــا توســط روحانیــت مبــارز صــورت مــی گرفت از ســال ۵۶-۵۷ روحانیــت مبــارز بــه ویــژ بــا نــام هــای مطهــری و بهشــتی کــه بــه عنــوان رهبــران انقــلاب و حلقه وصــل میــان امــام در نجــف و ســپس پاریــس بــا مــردم در ایــران عمــل مــی کردنــد بیــش از همــه بــر ســر زیــان هــا بــود. و از همیــن رو ایــن گــروه نفــق بســیاری را در جریــان انقــلاب اسـلامی بــازی مــی کــرد. بــا نگاهــی گــذرا بــر روزشــمار انقــلاب اســلامی، نقــش جامعــه روحانیــت مبــارز تهــران در برگــزاری مجالــس یادبــود و گرامــی داشــت شــهدا، اعــلام عــزای ملــی، تعطیــل عمومــی در مناســبت هــای۱۵ خــرداد، برنامــه ریــزی اعتصــاب هــا و تظاهــرات بــه ویــژه برگــزار نمــاز باشــکوه عید فطــر در تپــه های قیطریه تهــران بــه امامــت شــهید مفتــح و ســخنرانی ایشــان و شــهید باهنــر نقــش برجســته ایــن اجتمــاع در تشــدید مبــارزات ضــد رژیــم بــه طــور برجســته و اساســی نمایــان اســت.
ایــن تشــکل نقشــی بــر جســته در فراینــد تدویــن وتصویــب قانــون اساســی، نقــد دولــت موقــت و نقشــی مهــم در شــورای انقــلاب را بــازی کردنــد. همچنیــن نقــش حکمیــت ایــن نهــاد میــان رئیــس جمهور)بنــی صــدر( و نخســت وزیر)رجایــی( از جملــه اقدامــات مهــم ایــن گــروه بــود. نقــش فعــال این جریــان در مجلــس شــورای اســلامی کــه ریاســت آن بــا هاشــمی رفســنجانی یکــی از اعضــای جامعــه بــود، و همچنیــن قهوه قضائیــه از ســال ۱۳۶۸ بــه بعــد بــا انتخــاب آیــت ا… یــزدی ،عضویــت برخــی از اعضــای جامعــه در شــورای نگهبــان، عضویــت در شــورای بازنگــری قانــون اساســی، مجمــع تشــخیص مصلــح نظــام، فعالیـت هــای مســجد محــور، و همچنیــن امامــت نمــاز جمعــه از جملــه دیگــر فعالیــت هــای اصلــی جامعــه روحانیــت مبــارز بــه شــمار مــی رود. جامعه روحانیــت همــواره در همه صحنــه هــای انتخابــات حضــور جــدی و موثــری داشــته اســت، ایــن جامعــه تمــام خصوصیــات یــک حــزب سیاســی ذی نفــوذ را دارا مــی باشــد، این تشــکل در تحولات جمهوری اســلامی همواره نقشــی مهــم را بــازی کــرده اســت، دو حــوزه علمیه مــروی و دانشــگاه امــام صــادق)ع( در تهران کانــون اصلی جامعه روحانیــت مــی باشــد، بافــت و شاکله نیروهــای اصلــی ایــن جریــان بیــش از آنکــه فکــری و نظــری باشــد، مدیریتی-اجرایی اســت. و در نهایــت بایــد گفــت کــه ایــن تشــکل از ســال۱۳۶۶ دچــار انشــقاق شــد و مجمــع روحانــی مبــارز از آن منشــعب شــد. پــس از در گذشــت آیــت ا… مهــدوی کنــی، آیــت ا… موحــدی کرمانــی ریاســت ایــن تشــکل روحانــی را عهــده دار مــی باشــد.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را بایــد معتبرتریــن و تاثیــر گذارتریــن تشــکل روحانــی برشــمرد. هرچنــد ســابقه فعالیــت هــای ایــن تشــکل روحانــی بــه ســالیان قبــل از دهه ۱۳۴۰ بــر میگــردد امــا اوج فراگیــر شــدن جامعه مدرســین بــه معرفــی امــام خمینــی)ره( در ســال۱۳۴۰ بــه عنــوان مرجــع علــی اطلاق جهــان تشــیع بــر مــی گــردد ایــن مقطــع از تاریــخ از ایــن حیــث اهمیــت مضاعــف مــی یابــد کــه شــاه ایــران بــه دنبــال انتقــال مرجعیــت شــیعه از قــم بــه نجــف بــود تــا بدینوســیله بتوانــد از گســترش اســلام سیاســی کــه امــام خمینــی منــادی آن بــود جلوگیــری کنــد. ایــن اقــدام جامعه مدرســین نقشه رژیــم را خنثــی کــرد و بدیــن ســان اهمیــت تصمیــم این تشــکل روحانــی بــا گــذر زمــان بیشــتر شــد. (: جامعه مدرســین از آغاز)ســال۱۳۴۰ ( یــک تشــکیلات کامــل مخفــی بــود. در ســال ۱۳۴۲ کــه مبــارزات اســلامی ملــت مســلمان ایــران، بــه رهبــری امــام خمینــی و همــکاری علمــا و طــلاب علــوم دینــی و ســایر اقشــار مــردم آغــاز شــد و بــا تمــام تــوان بــا امــام همــکاری کــرد و همــگام بــا ســایر مبارزیــن در فراگیــر ســازی پیــام امــام خمینــی تــلاش مــی نمــود و در شــوراندن مــردم علیــه رژیــم در جریــان بازداشــت امــام در ســال ۴۲ نقــش فعالــی را بــازی کــرد. بایــد گفــت بزرگتریــن بازتــاب و پیامــد تاســیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، سیاســی شــدن حــوزۀ علمیــه و رویکــرد جدیــد روحانیــت بــه امــور کشــور بــود. و همیــن اقــدام جریــان روحانیــت، زمینــه ســاز قیــام ۱۵خــرداد بــود. بــا پیــروزی انقــاب اســامی، مســئولیت جامعه مدرســین نیــز تغییــر نمــود و از مبــارزه بــا رژیــم طاغوتــی بــه مشــارکت در تاســیس و تثبیــت حکومت اســلامی تبدیــل شــد. در ایــن دوره جامعه مدرســین بــه اشــکال زیــر بــه ایفــای نقــش پرداخــت: پذیرفتــن مســئولیت هــای مربــوط بــه نظــام، اصــلاح و برنامــه ریــزی بــرای حــوزه هــای علــوم دینــی بــه گونــه ای که پاســخگوی نیــاز هــای روز جامعــه و حکومــت باشــد، تدریــس عــلوم و معــارف اســلامی، قــرار گرفتــن در مناســب قضایــی، تربیــت مبلــغ، پــرورش اســتاد بــرای تدریــس معــارف اســامی دانشــگاهها و … هم اکنون آیت ا… محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین می باشد. قانــون اساســی مصــوب مجلــس خبــرگان تدویــن قانــون اساســی محصول فکــری بخش اعظــم اعضــای جامعه مدرســین در آن مجلــس اســت دوره اول انتخابــات ریاســت جمهــوری از حســن حبیبــی حمایــت کــرد. و در انتخابــات هفتــم ریاســت جمهــوری از ناطــق نــوری و در ســال ۸۴ از هاشــمی رفســنجانی اعــلام حمایــت نمــود. صــدور بیانیــه ای بــا امضــای دبیــر وقــت جامعه مدرســین، آیــت ا… مشــکینی، مبنــی بــر نامشــروع بــودن ســازمان مجاهدیــن انقــلاب اســلامی را بایــد یکــی از تاثیــر گذارتریــن موضــع گیــری هــای سیاســی ایــن تشــکل محســوب نمــود، کــه در برابــر مواضــع یکــی از اعضــای شــورای مرکــزی ایــن ســازمان کــه ارزش هــا را بــه تمســخر گرفتــه بــود، صــورت گرفــت.امــروزه جامعه مدرســین، اداره و مدیریــت حــوزه علمیه قــم کــه بزرگتریــن حــوزه درســی جهــان تشــیع بــه حســاب مــی آیــد را بــر عهــده دارد. بــه لحــاظ تاریخــی بایــد ریشه ایــن تشــکل را در دفتــر تبلیغــات اســلامی جســت و جــو کــرد. بعــد از انتخابــات دوم خــرداد ۷۶ آییــن نامــه و اساســنامه ایــن تشــکل حــوزوی توســط بانیــان آن بــه وزارت کشــور ارائــه شــد تــا مراحــل قانونــی خــود را طــی کنــد کــه پــس از طــی مدتــی، رســما از ســال۷۸ پروانه خــود را دریافــت کــرد. اعضــای اصلــی ایــن مجمــع عبارتنــد از: ســید حســین موســوی تبریــزی، اســدا… بیــات زنجانــی، محمــد علــی ایــازی، ســید ابوالفضــل موســویان، ســراج موســوی، محمــود صلواتــی، محمــد تقــی فاضــل میبــدی، محمــد علــی کوشــا، محمــد جعفــر ســعیدیان فــر و ….
ایــن تشــکل یکــی از اعضــای اصلــی گروههــای ۱۸ گانه جبهه دوم خــرداد بــه شــمار مــی آینــد کــه از ابتــدا هــم در تاســیس، هــم در تدویــن اساســنامه و هــم مرامنامه آن مشــارکت داشــتند. یکــی از واکنــش هــای ایــن مجمــع را مــی تــوان اعتــراض بــه حکــم اعــدام هاشــم آقاجــری کــه از ســوی دســتگاه قضایــی اعــلام شــد، دانســت. اهم مواضع این مجمع را به اجمال می توان عبارت دانست از: انتقــاد و حتــی اعتــراض بــه دولــت نهم)دولــت احمــدی نــژاد(، انتقــاد هــای مکــرر و فــراوان بــه آیــت اهلل مصبــاح یــزدی و دیدگاههایش)آنهــا دیدگاههــای آیــت ا… مصبــاح را خــلاف دیدگاههــای امــام خمینــی مــی داننــد و همچنیــن همــواره تاکیــد دارنــد کــه ایشــان در انقــلاب اســلامی هیچگونــه فعالیتــی نداشــت(، تاکیــد بــر لــوزم شــورایی شــدن مرجعیــت ، و اعتقــاد بــه محــدود بــودن اختیــارات ولایت فقیــه.
حزب موتلفه اسلامی
حــزب یــا جمعیــت هیــات های موتلفــه ایامــی در ســال ۱۳۴۲ از ائتــاف گروههایــی از میــان بازاریان و مــکان هــای مذهبــی ســر بــر آورد. بنــا بــر نظــر فعــالان اصلــی ایــن جمعیــت، اعضــای هیــأت هــای موتلفــه بــدون ایــن عنــوان از مهــر ۱۳۴۱ در ارتبــاط نزدیــک بــا امــام خمنــی بودنــد و فعالیــت هــای گوناگــون خــود را در ســه دسته ، گــروه مســجد امیــن الدولــه، گــروه اصفهانــی هــا و هیــات مســجد شــیخ علــی پــی مــی گرفتند. ایــن گــروه پــس از آیــت ا… کاشــانی جــذب امــام خمینــی شــدند. فعــالان هیــأت موتلفــه معتقدند که مخالفتشــان بــا لایحه انجمــن هــای ایالتــی بــه شــکل گیــری ســازمان یافتــه حیــات سیاســی ایــن هیــأت هــا مــدد رســانده اســت. شــاید بتــوان مهمتریــن عامــل را در حرکــت هــای اســامی دهه چهــل، اعــدام انقــلاب حســنعلی منصــور نخســت وزیــر وقــت در بهمــن ۴۳ توســط اعضــای موتلفــه دانســت. پــس از تــرور منصــور جمعــی از ســران موتلــه بــه اعــدام و مابقــی بــه زنــدان هــای طویــل المــدت محکــوم شــدند. اعضــای موتلفــه غالبــا بــازاری هــای متوســط و خــرده پــا کــه دارای ســوابق مبارزاتــی بودنــد تشــکیل مــی دادنــد. ایــن جمعیــت و هوادارانــش نقــش موثــری در فراینــد انقــلاب اســلامی بــازی کردنــد.
پــس از پیــروزی انقــاب، برخــی از اعضــای جمعیــت موتلفــه در مقــام هــای کلیــدی نظــام مســئولیت گرفتنــد کــه از آن جملــه بایــد بــه حضــور در کابینــه هــای دولــت، حضــور در کمیتــه هــای انقــلاب، دادســتانی انقــلاب اســلامی و مدیریــت زنــدان هــا، کمیته امــداد، بنیــاد مســتضعفان، دانشــگاه آزاد، مجلــس شــورای اســلامی و اســتانداری اشــاره کــرد.موتلفه اســلامی انگیــزه اصلــی خویــش را انجــام وظیفــه و ادای تکلیــف شــرعی در هــر زمــان و مــکان
مــی دانــد و رهنمودهــای ولــی فقیــه زمــان را بــه عنــوان بهتریــن معیــار و راهنمــا قبــول دارد. هــدف اصلــی موتلفــه ، ســاختن جامعــه ای اســامی از اعضــاء و طرفــداران در درون تشــکل اســت کــه نمونــه باشــند. و همچنیــن پاســداری از ارزش هــا و انقــلاب اســلامی و راه امــام خمینــی در ایجــاد امــت بزرگ و ســعادتمند اســلامی می باشــد. در حــال حاضــر بایــد موتلفــه اســلامی را بایــد بــا ســابقه تریــن حــزب سیاســی ایــران نامیــد. داشــتن دفتــر در همه اســتانهای کشــور نیــز از ویژگــی هــای ایــن حــزب پــر ســابقه اســت. محمــد نبــی حبیبــی هــم اکنــون دبیــرکل ایــن حــزب بــه شــمار مــی رود. از اعضــای اصلــی ایــن حــزب مــی تــوان بــه بادامچیــان، عســکر اوالدی و… اشــاره نمــود.
جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی
دوران هشــت ســاله ســازندگی و عبــرت آمــوزی آن، جمعــی از نیروهــای ایثارگــران که ســابقه حضور و خدمــت در دفــاع مقــدس و جهــاد ســازندگی داشــتند را بــر آن داشــت کــه جمعیــت ایثارگــران انقلاب اســلامی را در ســال ۱۳۷۵ تشــکیل دهنــد. موسســان ایــن حــزب از همــان ابتــدا چنــد اصــل را بــه عنــوان مزیــت تشــکل خویــش بــر شــمردند: اول آنکــه ایــن حــزب همــواره لیســت مســتقل ارائــه می دهــد، دوم، تــلاش بــرای همگرایــی نیروهــای سیاســی درون نظــام فــارغ از گرایــش مصطلــح چــپ و راســت، ســوم، گفتمــان ســازی، نظریــه پــردازی و ارائه تحلیــل هــای نــو و بدیــع را کــه کمتــر ســابقه داشــت را بایــد از جملــه ویژگــی هــای جمعیــت ایثارگــران برشــمرد. در مرامنامه ایــن حــزب تــلاش در جهــت اســتقرار و گســترش دیــن اســلام و شــکل گیــری یــک جامعه نمونه اســلامی بــر پایه اندیشــه ای امــام خمینــی و آیــت ا… خامنــه ای، فراهــم ســاختن مرکــزی بــرای جــذب، ســازماندهی و آمــوزش نیروهــای جــوان، تــلاش در جهــت احیــای توســعه و اســتقرار تمــدن بــزرگ اســلامی و تــلاش در جهــت توســعه فرهنــگ، امر بــه معــروف و نهــی از منکر و بســط نظــارت بــر فعالیــت مســئولین دولتــی را از جملــه اهــداف هفــت گانه جمعیــت باید بر شــمرد. حمایــت از ناطــق نــوری در انتخابــات ریاســت جمهوری هفتــم، فعالیــت در جهت مقابله بــا رخدادهای مربــوط بــه ۱۸ تیــر ۷۸ و، تــلاش بــرای همســو ســازی تشــکل هــا و احــزاب انقلابــی، حمایــت از احمد توکلــی در دور هشــتم ریاســت جمهــوری، حمایــت از قالیبــاف در مرحله اول و حمایــت از احمــدی نــژاد در دور دوم انتخابــات ریاســت جمهــوری نهــم از جملــه مهمتریــن فعالیــت هــای سیاســی ایــن تشــکل محســوب می شــود.
از جریان چپ تا اصالح طلبی
در ایــران چــپ بــا دو گرایــش اعتقــادی کمونیســتی و گرایــش مذهبــی شــکل گرفــت بــه هنگامــی کــه مجلــس شــورای اســلامی در دور اول بــه عــدم کفایــت سیاســی بنــی صــدر رای داد، جریــان حاکمیــت بــه ســمت یکدســت شــدن حرکــت کــرد؛ ایــن وضعیــت شــرایط و زمینه مناســبی بــرای بــروز و ظهــور اختلافــات نظــری در میــان نیروهــای انقلابــی درون حاکمیــت بــود. ایــن اختلافــات از همــه زودتــر در ســازمان مجاهدیــن انقــلاب اســلامی، حــزب جمهــوری اســلامی و ســپس جامعه روحانیــت مبــارز تهــران خودنمایــی کــرد.گرایــش شــدید بــه رفتارهــای تنــد، دفــاع از تمرکــز گرایــی در اداره امــور، تجویــز دیــن حداکثری و محــدود کــردن قلمــرو آزادی هــا و حقــوق شــهروندی، دفــاع از دولــت گرایــی حداکثــری و مخالفــت بــا خصوصــی ســازی، دفــاع از محرومــان، حاشــیه نشــینان و اقشــار آســیب پذیــر و طرفــدار عدالــت اجتماعــی، اســتکبار ســتیزی و بالاخــره والابـت فقیــه را فصــل الخطــاب دانســتن در همه امــور را بایــد از ویژگــی هــای جریــان چــپ اســلامی در دهه اول انقــاب برشــمرد. جریــان چــپ خواهــان اتخــاذ مواضــع رادیــکال و انقلابــی در برابــر کشــورهای جهــان بــود و از نظــر آنــان صــدور انقــلاب معنــا و مفهومــش همیــن بــود. در حــوزه سیاســت داخلــی هــم گرایــش بســته و محــدود در امــور و مخالفــت بــا انفتــاح فضــای سیاســی-فرهنگی کشــور بــود. دیدگاههــا و مواضــع چــپ ســنتی: ۱ – صــدور انقــلاب: چــپ ســنتی بــا اســتناد بــه متــون ســنت هــای دینــی، تفاســیری ارائــه مــی داد کــه در آن ، غــرب ســتیزی و صــدور افــکار و آرمانهــای انقــلاب در ســرلوحه امــور قــرار داشــت ۲- رابطــه بــا آمریــکا: جنــاح چــپ ســنتی هرگونــه رابطــه بــا آمریــکا را بــه شــدت رد مــی کــرد و مقاومــت در برابــر آمریــکا را بــه عنــوان یکــی از اهــداف اصلــی سیاســت خارجــی مــورد نظــر خــود عنــوان مــی کــرد. ۳- خصوصــی ســازی: آنهــا بــا خصوصــی ســازی بــه شــدت مخالــف بودنــد و بــر آن بودنــد کــه بخــش هــای مــادر و اســتراتژیک اقتصــاد بایــد بــرای همیشــه در مالکیــت دولــت باشــند ۴- توســعه و رشــد اقتصــادی: آنهــا بــر آن بودنــد کــه توســعه و رشــد اقتصــادی در مقایســه بــا عدالــت اجتماعــی از اولویــت کمتــری برخــوردار اســت. ایــن جنــاح بــر توســعه اقتصــادی متکــی بــه درون اعتقــاد داشــت. بــه بیانــی دیگــر، پــای فشــردن بــر اســتقلال اقتصــادی مســتلزم نفــی راه حــل هــا و الگوهــای ســرمایه داری و نفــی ادغــام در بــازار جهانــی اســت. ۵- عدالــت اجتماعــی: جنــاح چــپ ســنتی عدالــت اجتماعــی را از طریــق نظــام ســهمیه بنــدی امــکان پذیــر مــی دانســت… بــه طــور کلــی منظــور آنهــا از عدالــت اجتماعــی، تغییــر ســاختار اقتصادی-اجتماعــی کشــور در جهــت منافــع محرومیــن و نهادینــه کــردن ایــن خــط مشــی بــود. ۶- تهاجــم فرهنگــی: طیــف چــپ ســنتی تهاجــم فرهنگــی را ناشــی از عــدم تــوازن در داد و ســتد و تولیــد فرهنگــی و وجــود نقــاط آســیب پذیــر فرهنــگ خــودی مــی دانــد و معتقــد بــود اعتــلای فرهنگــی و فکــر در گــرو تعاطــی افــکاری و داد و ســتد اندیشــه هــا و فرهنــگ هاســت. جریــان چــپ نــه تنهــا گفتمــان غالــب دهه اول انقــلاب را ایجــاد و رهبــری کــرد، بلکــه همه ارکان حکومــت را در انحصــار خویــش گرفــت. امــا بــا پایــان جنــگ هشــت ســاله عــراق علیــه ایــران، مــردم خواهــان تغییــر شــرایط بودنــد در ایــام افــول جریــان چــپ بالاخــص در دوران ریاســت جمهــوری هاشــمی رفســنجانی، ایــن جریــان چنــد راهبــرد را در دســتور کار قــرار داد: ۱ -کادر ســازی؛ کــه در ایــن راســتا جمــع زیــادی از نیروهــای چــپ دســت بــه تحصیــات آکادمیــک زدنــد و بســیاری بــه خــارج از کشور عزیمــت کردنــد. ۲- نظریــه پــردازی: در ایــن نظریــه پــردازی هــا تــلاش داشــت تــا اوال از گذشته خــود فاصلــه بگیرنــد و ثانیــا اعتمــاد افــکار عمومــی را بــه خــود جلــب کنــد. ایــن گونــه بــود کــه نیروهــای چــپ در مرکــز تحقیقــات اســتراتژیک ریاســت جمهــوری و نیــز حلقه کیــان بــا محوریــت عبدالکریــم ســروش نقــش بزرگــی در ســامان یابــی طیــف روشــنفکری و انســجام و اتحــاد آنهــا ایفــا کــرد از جملــه اشــخاص سرشــناس جریــان چــپ ســنتی مــی تــوان بــه افــراد زیــر اشــاره کــرد: میرحســین موســوی، مهــدی کروبــی، محمــد خاتمــی، محمــد موســوی خوینــی هــا، هــادی خامنــه ای، علــی اکبــر محتشــمی پــور، عبدالکریــم موســوی اردبیلــی، بهــزاد نبــوی، ســعید حجاریــان و …
چپ مدرن
چــپ ســنتی بــرای انتقــال بــه دوران اصلاحــات از دوره ای بــه عنــوان چــپ مــدرن ســود جســت. از مختصــات دوره چپ مــدرن آن بــود کــه از ریــزش هــای راســت ســنتی یارگیــری کــرد و بــا ایجــاد شــکاف و انشــقاق در میــان آنهــا، جایــی بــرای نفــوذ خــود پیــدا کــرد. تشــکیل حــزب کارگــزاران ســازندگی نمــادی از ایــن اقــدام اســت بنیانگــذاران حــزب کارگــزاران مــی تــوان بــه افــراد زیــر اشــاره کــرد: غامحســین کرباســچی، حســین مرعشــی، محســن نوربخــش، عطــاء اهلل مهاجرانــی، محمدعلــی نجفــی، فائــزه هاشــمی رفســنجانی و ….
برخی از مواضع و دیدگاههای حزب کارگزاران:
۱ -اعتقــاد بــه تنــش زدایــی، طرفــدار مذاکــره و رابطــه بــا آمریــکا، جــذب ســرمایه هــای خارجــی، گســترش رابطــه بــا اروپــا بــرای تحــت الشــعاع قــرار دادن رابطــه بــا آمریــکا و دیپلماســی کارامــد در سیاســت خارجــی را مــی تــوان مهمتریــن مولفــه هــای مــورد نظــر کارگــزاران در سیاســت خارجــی بــر شــمرد.
۲- در سیاســت داخلــی، طرفــدار مشــارکت سیاســی و همــه جانبه مــردم، تاکیــد بــر تــداوم و اســتمرار رونــد ســازندگی، طرفــدار توســعه همــراه بــا اعتــدال و مخالفــت تنــگ نظــری و افراطــی گــری اســت.
۳- در حوزه سیاســت اقتصــادی، طرفــدار سیاســت تعدیــل اقتصــادی، اقتصــاد بــاز و ســرمایه داری اســت.
۴- مولفــه هــای فرهنگــی کارگــزاران را مــی تــوان عبــارت دانســت از: اســتقبال از مدرنیســم، عــدم حساســیت نســبت بــه کــم رنــگ شــدن ارزشــها و مظاهــر دینــی در جامعــه، کاهــش تدریجــی نقــش دیــن در جامعــه و بــه تعبیــری عرفــی کــردن امــور دینــی یــا بهتــر بگوییــم رشــد سکوالریســم و بالاخــره ایجــا فرهنگــی لیبرالیســتی بــا مناســبت هایــی مبتنــی بــر تســاهل، تســامح و آزادی.
۵- حــزب همــواره در نقــش آوانگارد)پیشــرو( و بیشــتر بــرای حاکمیــت تفکــرات لیبرالیســتی در حوزه اقتصــادی و سکوالریســم در حوزه فرهنگــی ظهــور و بــروز یافــت. در دوره حاکمیــت کارگــزاران، فــن ســالاران و تکنوکــرات هــا بــر همه مناصــب کلیــدی دســت یافتنــد و همزمــان نیروهــای حــزب اللهــی بــه حاشــیه رانــده شــدند.حــزب کارگــزاران حــزب تمــام عیــار نبــود، بلکــه جریانــی بــود کــه بنــا بــه گفته مســئولین آن بــرای انجــام یــک ماموریــت ویــژه در یــک مقطــع زمانــی تشــکیل و پــس از آن، رســالت ماموریــت تاریخــی آنهــا پایــان یافتــه اســت.
چــپ مــدرن بــه تبــادل فرهنگــی و تقویــت بســترهای و زیرســاخت هــا فرهنگــی و حفــظ و تقویــت هویــت دینــی و ملــی بــرای ایجــاد مصونیــت اجتماعــی در برابــر تهاجــم و ایجــاد زمینــه اندیشــه ســازی، اهمیــت زیــادی مــی دهــد. در بعــد اقتصــادی، چــپ مــدرن بــه مهندســی دولتــی اعتقــاد دارد. الگــوی توســعه از ایــن نظــر براســاس محوریــت تولیــد بــا اســتفاده از منابــع و نیروهــای داخلــی اســت و بــا ســرمایه گــذاری خارجــی بــه عنــوان یــک اصــل فرعــی نــگاه مــی کنــد. و در بعــد سیاســی بــه مشــارکت سیاســی مــردم در غالــب نهادهــای مدنــی و احــزاب مــی نگــرد و بیــش از ســایر طیــف هــا بــر عنصــر جمهوریــت تاکیــد دارد. مهمتریــن اصــل سیاســت خارجــی مــد نظــر آنهــا، اصــل تنــش زدایــی مــی باشــد. تنــوع در گســترش روابــط بــا کشــورهای مســتقل اروپایــی و آسیاســی از برنامــه هــای طیــف چــپ مــدرن اســت.
چــپ مــدرن کــه قدرتــی یافتــه بــود، در برخــی از مفاهیــم و اعتقــادات گذشــته نیــز دگردیســی و چرخــش جــدی انجــام داد کــه اهــم آنهــا عبارتنــد از:
الــف- والیــت فقیــه و رهبــری: طیــف چــپ مــدرن بــه والیــت فقیــه انتخابــی معتقــد اســت و مبنــای حکومــت اســامی را رای و انتخــاب مــردم مــی دانــد. بــر اســاس ایــن نظــر، در عصــر غیبــت دســت خــدا از آســتین مــردم بیــرون مــی آیــد.
ب- احــزاب سیاســی: جنــاح چــپ مــدرن بــر ضــرورت فعالیــت احــزاب سیاســی تاکیــد مــی کننــد.
ج- سیاســت خارجــی: بــه عبارتــی، جنــاح مذکــور بــه نقــد تمــدن غــرب معتقــد اســت نــه نفــی آن. آنهــا تعامــل و رابطــه بــا فرهنــگ غــرب را نوعــی تقویــت بســترهای زیرســاخت هــای فرهنگــی جهــت حفــظ تقویــت هویــت دینــی و ملــی مــی داننــد کــه مــی توانــد گامــی در جهــت مصونیــت اجتماعــی در برابــر تهاجــم بــه حســاب مــی آیــد. از ایــن رو معتقدنــد، اســتراتژی فرهنگــی نظــام نبایــد اســتراتژی منــع باشــد.
جبهه ی دوم خرداد
انفتــاح فضــای سیاســی، گســترش آزادی هــای سیاســی، تکثــر مطبوعــات و نشــریات، رشــد روزافــزون احــزاب، تشــکل هــای سیاســی و نهادهــای عمومــی و غیــر حکومتــی، کاهــش تنــش مناســبات و روابــط سیاســی بــا جهــان و بــاز کــردن فضــای مدیریتــی در کشــور در راســتای گــردش قــدرت را مــی تــوان از جملــه دســتاوردهای دوم خــرداد دانســت. در راســتای گســترش ظرفیــت سیاســی مــردم، احــزاب، تشــکل هــای سیاســی تشــویق و ترغیــب و از رشــد قابــل توجهــی برخــوردار شــدند. ســازمانهای مــردم نهــاد)ngo( در راســتای کوچــک شــدن دولــت و تقویــت جامعه مدنــی، شــوراهای اســلامی شــهر و روســتا در سراســر کشــور تشــکیل شــد.
خاتمــی در انتخابــات دوم خــرداد ۷۶ نمــاد مخالفــت بــا وضــع موجــود بــود و رقیــب اصلــی او)ناطــق نــوری( از جنــاح راســت، طرفــدار وضــع موجــود بــود. در چنیــن شــرایطی، خاتمــی توانســت ۲۰ میلیــون رای را از آن خــود کنــد، امــا جبهه ی دوم خــرداد کــه عنــوان گروههــای پیــروز در انتخابــات بــود در بــر گیرنده طیفــی گســترده از چــپ ســنتی)مجمع روحانیــت مبــارز( چــپ مدرن)کارگــزاران ســازندگی(، اصــاح طلب)حــزب مشــارکت( و الیــه هایــی از جریــان ملــی مذهبــی را شــامل مــی شــد و تنهــا وجــه اشــتراک آنهــا، مخالفــت و حــذف جنــاح مقابــل بــود. دیــری نپاییــد کــه اختلافــات درونــی آنهــا بــاال گرفــت. ایــن اختلافــات بــر ســر چنــد موضــوع بــود: گروهــی پدرســالاری و انحصــار طلبــی حــزب مشــارکت و مجاهدیــن انقــلاب بــر نمــی تابیدنــد، جمعــی بــر ســر ســهم خواهــی و بــه دســت گرفتــن قــدرت، برخــی هــم بــا رادیکالیســم و افراطــی گــری مخالفــت کردنــد. امــا ایــن جریــان رادیــکال دوم خــرداد بــود کــه بــه دلیــل قــدرت داشــتن در گفتمــان ســازی، نظریــه پــردازی، کار تشــکیاتی و مــوج ســازی بــه عنــوان نماینده کل جریــان در ســطح جامعــه اشــتهار یافتــه بــود.
دیدگاههــا و مواضعــی چون»لوایــح دوقلو«)افزایــش اختیــارات رئیــس جمهــور(، »طــرح خــروج از حاکمیت«)ایــن طــرح بــر ایــن ادعــا اســتوار بــود کــه مشــروعیت نظــام اســلامی ناشــی از حضــور اصــلاح طلبــان اســت و بــا خــروج آنهــا از حاکمیــت، مشــروعیت نظــام از میــان رفتــه و نظــام عمل دچــار فروپاشــی درونــی مــی شــود(،»رفراندم«)این موضــع گیــری، درخواســت همــه پرســی و رفرانــدم بــرای موضوعــات مــورد نظــر جبهه دوم خــرداد داشــت؛ بــدون آنکــه مراجــع ذی صــلاح قانونــی را مــد نظــر داشــته باشــد.
حــذف نظــارت اســتصوابی، مانــدن یــا رفتــن مجلــس ششــم، مانــدن یــا رفتــن رئیــس جمهــور و … اهــم موضوعاتــی بــود کــه همــه پرســی را در بــر مــی گرفــت(، »تحصــن و استعفا«)اســتعفای تعــدادی از نماینــدگان مجلــس توســط شــورای نگهبــان و اقــدام بــه تحصــن در مجلــس و حمایــت جمعــی از مقامــات کشــوری از ایــن اقــدام(، »ســاختار شــکنی«)نادیده انگاشــتن فصــل الخطــاب هــای قانونــی و تــلاش بــرای تضعیــف و بــه چالــش کشــاندن ارکان نظــام از جملــه بیانیه سرگشاده ۱۲۷ نماینده ی مجلــس ششــم معــرف بــه نامه جــام زهــر و..(، »قــدرت طلبــی«. افــول جریــان اصلاحــات را عــلاوه بــر اتخــاذ چنیــن مواضعــی بایــد در ابهــام داشــتن مفاهیمــی همچــون اصلاحــات، جامعه مدنــی و … دانســت، کــه هیچــگاه از وضــوح مفهومــی دقیقــی میــان گروههــای دوم خــرداد برخــوردار نبودنــد.
مجمع روحانیت مبارز
شــاید ســال ۱۳۶۷ فرصــت مناســبی بــرای تشــکیل مجمــع روحانیــون مبــارز تشــخیص داده شــد، چــرا کــه بــا توقــف فعالیــت هــای دو جریــان سیاســی و پــر قــدرت چــون حــزب جمهــوری اســامی و ســازمان مجاهدیــن انقــلاب اســلامی، وجــود تشــکلی کــه خــلأ ناشــی از ایــن دو جریــان را پــر کنــد، بیــش از پیــش ضــروری مــی نمــود و ایــن مجمــع روحانیــون مبــارز بــود کــه در ایــن شــرایط زمانــی پــا بــه عرصه وجــود گذاشــت.جامعه روحانیــت مبــارز ســکوت سیاســی و انــزوا را در پیــش مــی گرفــت. در ایــن دوره مجمــع روحانیــت مبــارز توانســت بــا گفتمــان ســازی بــر پایه دو اصــل اســلام نــاب محمــدی در برابــر اســلام آمریکایــی، و جنــگ فقــر و غنــا، خــود را پرچمــدار آن معرفــی نمایــد. و در ایــن راســتا بــا تصویــب ۱۳ آبــان بــه نــام روز ملــی مبــارزه بــا اســتکبار جهانــی، توانســت بــه جــذب برخــی از تشــکل هــای دانشــجویی و از جملــه دفتــر تحکیــم وحــدت دســت پیــدا کنــد و از طــرف دیگــر ایــن مجمــع همــواره خــود را نماینــدۀ اصیــل خــط امــام مــی دانســت.
مجمــع بــه رغــم آنکــه در اساسنامه خــود تصریــح کــرده بــود کــه شــعبه ای در شهرســتان نــدارد، امــا بــرای انتخابــات فهرســت سراســری داد و از کاندیداهــای مــورد حمایــت خــود در سراســر کشــور حمایــت کــرد.
بــه گونــه ای کــه در جریــان انتخابــات مجلــس شــورای اســلامی، دوره ســوم، شــعار انتخاباتــی ایــن تشــکل برگرفتــه از بخشــی از دیدگاههــای امــام چــون؛ جنــگ فقــر و غنــا، اســلام نــاب در برابــر اســلام آمریکایــی، حمایــت از محرومــان و مســتضعفان، انتخــاب شــد و اکثریــت قاطــع کرســی هــای مجلــس را از آن خــود کردنــد.از جملــه انشــعابیون از جامعه روحانیــت کــه مجمــع روحانیــت را تشــکیل دادنــد مــی تــوان بــه افــراد زیــر اشــاره کــرد: محمــد خاتمــی، مهــدی کروبــی، محمــود دعایــی، محمــد موســوی خوینــی هــا، ، علــی اکبــر محتشــمی پــور، محمــد علــی انصــاری، جالــی خمینــی، توســلی و …. شــاید مجمــع روحانیــت مبــارز در زمره نــاد احــزاب و تشــکل هــای سیاســی اســت کــه فاصله تاســیس)۱۳۶۷( آن تــا بــه قــدرت رســیدن)۱۳۶۹ ( را در کوتــاه تریــن زمــان ممکــن طــی کــرد. امــا شــاید همیــن امــر موجــب شــده اســت کــه بــه دلیــل حضــور کادر اصلــی حــزب در ادارۀ امــور، بــه کادر ســازی، ســامان دادن تشــکیلات، تدویــن مواضــع، جــذب نیــرو و گســترش خــود قــادر نباشــد. افــزون بــر ایــن، مواضــع ســلبی کــه مجمــع در دوره قــدرت اتخــاذ کــرد، مهمــی در افــول آن ایفــا کــرد.
مجمــع تــلاش کــرد کــه خــود را تنهــا تشــکل صاحیــت دار حامــی امــام و والیــت فقیــه معرفــی منــد و ایــن انحصــار طلبــی، موجــب موضــع گیــری ســایر تشــکل هــا نســبت بــه آن شــد. مجمــع خــود را همــواره طرفــدار اســلام اصیــل و نــاب محمــدی معرفــی و جریــان مقابــل خویــش را طرفــدار اســلام آمریکایــی مــی نامیــد. بــی گمــان ایــن موضــع گیــری را بایــد تیــر خــاص بــه جریــان چــپ قلمــداد کــرد، چــرا کــه مــردم مــی دیدنــد کــه جریــان حاکم)جنــاح چــپ( بــه جــای آنکــه بــه دنبــال تنبیــه متجــاوز و گرفتــن خســارات جنــگ باشــد، از کمــک بــه صــدام ســخن مــی گویــد.
بــا انتخــاب هاشــمی رفســنجانی بــه ریاســت جمهــوری، محمــد یــزدی ریاســت قوه قضایئــه و ناطــق نــوری بــه ریاســت مجلــس، کــه همــه اعضــای جامعه روحانیــت مبــارز بودنــد، مجمــع روحانیــت مبــارز بیــش از گذشــته در حاشــیه قــرار گرفــت. بــا انتخــاب محمــد خاتمــی بــه عنــوان یکــی از اعضــای برجسته مجمــع روحانیــت بــه ریاســت جمهــوری در ســال ۷۶ و پیــروز وی بــر ناطــق نــوری نامــزد جنــاح رقیــب، مجمــع روحانیــت توانســت بــار دگــر بــه قــدرت بازگــردد. انتخابــات ریاســت جمهــوری دوره نهــم، شــوک بزرگــی بــرای مجمــع روحانیــون مبــارز بــود چــرا کــه متعاقــب شکســت مهــدی کروبــی بــه عنــوان عضــو مجمــع روحانیــت مبــارز در انتخابــات، ایــن بــار ایــن تشــکل شــاهد انشــعاب جدیــدی بــود و و ایــن انشــعاب تشــکیل حــزب اعتمــاد ملــی توســط مهــدی کروبــی و رســول منتجــب نیــا بــود. ایــن انشــعاب و اختلافــات میــان آنهــا ســبب کاســته شــدن از اقتــدار و نفــوذ مجمــع روحانیــت گردیــد و مجمــع روحانیــت در نوعــی الک دفاعــی فــرو رفــت. نــه بیانیــه ای ونــه مواضعــی در مناســبت هــا اتخــاذ مــی کــرد، و برخــلاف گذشــته کــه نقــش لیــدری جنــاح چــپ را رهبــری مــی کــرد، اکنــون بیشــتر دنبالــه رو حــزب مشــارکت عمــل مــی نمــود. واقیــت ایــن اســت کــه بــا خــروج کروبــی و انشــعاب صــورت گرفتــه، مجمــع روحانیــون مبــارز دیگــر از جایــگاه ســابق برخــوردار نیســت و سیاســت هــای اعامــی آن نیــز گویــا اقــدام و برنامه جــدی نیســت، مگــر آنکــه سیاســت هــای اعمالــی و غیــر اعامــی آنهــا در راه باشــد کــه بایــد منتظــر تحــوالت بعــدی آن بــود.
دفتر تحکیم وحدت
جــو حاکــم بــر دانشــگاهها در سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ بــه شــدت از فضــای چــپ حاکــم بــر جهــان یعنــی گرایــش مارکسیستی-کمونیســتی متاثــر بــود، جمعــی از دانشــجویان و اســتادان مســلمان بــه تاســیس انجمــن اســلامی در دانشــگاهها اقــدام کردنــد تــا ضمــن تبلیــغ اســلام، از گســترش مــرام کمونیســتی فرهنــگ الحــادی در فضــای آموزشــی و دانشــگاهی جلوگیــری کننــد. مهنــدس مهــدی بــازرگان، یــدا… ســحابی، مصطفــی چمــران و عبــاس شــیبانی را بــی تردیــد بایــد از پیشــگامان و بنیانگــذاران اولیه انجمــن هــای اســلامی در دانشــگاهها دانســت.پــس از پیــروزی انقــلاب اســلامی، ایــن بخــش مســلمان جنبــش دانشــجویی بــود کــه فضــای غالــب را پیــدا کــرد و در همیــن راســتا؛ دفــاع از انقــاب و نظــام، پاســداری از دســتاوردهای انقــلاب ، مبــارزه بــا امپریالیســت شــرق و غــرب بــه مثابــه گفتمــان مســلط جنبش دانشــجویی در ســالهای اولیه پیــروزی انقــلاب اســلامی بــود. بــا تعطیلــی دانشــگاهها متعاقــب انقــلاب فرهنگــی، بخشــی از دانشــجویان مســلمان در ســپاه و جهــاد ســازندگی نقــش ایفــا کردنــد و همــواره مخالف امپریالیســم بودنــد، تســخیر ســفارت آمریــکا در ۱۳ آبــان ۵۸ جنبــش دانشــجویی مســلمان را امپریالیســتی تریــن گــروه دانشــجویی معرفــی کــرد. در کنــار اینهــا تاکیــد امــام خمینــی بــر تحکیــم وحــدت میــان گروههــای دانشــجویی ســبب تشــکیل دفتــر تحکیــم وحــدت یــا همــان اتحادیه انجمــن هــای اســلامی شــد. در یــک نــگاه کلــی بایــد گفــت، جنبــش دانشــجویی ســه دهــه از انقــاب را بــا ســه گفتمــان و رویکــرد متفــاوت ســپری کــرد. دوره اول)۱۳۶۰- ۱۳۶۷ ( گفتمــان عدالــت خواهانــه، موضــع چــپ گرایانــه و رویکــرد ایدئولوژیــک بــود و دفتــر تحکیــم نماینده رســمی ایــن تفکــر یــود. امــا دوره دوم از ۱۳۶۷ تــا ۱۳۷۶ از رویکــرد چــپ گرایانــه و ایدئولوژیــک کاســته شــد و گرایــش انتقــاد بــه حکومــت و عاقــه بــه مســائل صنفــی افزایــش مــی یابــد. در ایــن دوره گروههــای مختلــف نماینده ایــن عرصــه بودنــد: جامعه اســلامی، بســیج دانشــجویی و …. و دوره ســوم را مــی تــون از ۷۶ تــا ۸۴ دانســت کــه جنبــش دانشــجویی نقــش فعالــی در کشــور بــازی مــی کــرد. در ایــن دوره دفتــر تحکیــم بیشــترین همراهــی را بــا دولــت وقــت مــی کــرد. همیــن نزدیکــی بــه قــدرت در کنــار رادیکالیســم، سیاســت زدگــی، تمامیــت خواهــی و اســتبداد در رای و البتــه ســهم خواهــی از قــدرت سیاســی بزرگتریــن آســیب هــای دفتــر تحکیــم در ایــن دوره بــه شــمار مــی رونــد. همه اینهــا ســبب انشــعابات مختلــف در ایــن تشــکل گردیــد. در ســال ۱۳۷۱ بســیج دانشــجویی تشــکیل گردیــد و داعیه فراجناحــی داشــت و در ســال ۱۳۷۷ انشــعاب دیگــری بــا نــام اتحادیه انجمــن هــای اســلامی دانشــجویان مســتقل صــورت گرفــت. در ســال ۱۳۸۱-۸۲ جنبــش عدالــت خــواه دانشــجویی از دل بســیج دانشــجویی زاده شــد کــه مولفه تمایــز آن، عمــل بــه روش هــای چــپ و تــا حــدودی رادیــکال تــر نســبت بــه بســیج دانشــجویی بــود بــه صــورت کلــی آنچــه مــی تــوان در بــاب دفتــر تحکیــم وحــدت گفــت ایــن اســت کــه تشــکلی کــه در ســال ۵۹ توســط دانشــجویان تســخیر کننده ســفارت آمریــکا و بــه منظــور ســازماندهی و کادر ســازی دانشــجویان مذهبــی بــرای رویارویــی بــا تفکــرات چــپ و التقاطــی آغــاز بــه کار کــرده بــود، بــه دلیــل فاصلــه گیــری از از فلسفه وجــودی اولیه خــود، دگردیســی در اندیشــه هــا و بــاور هــا، جابــه جایــی نســل هــا در مدیریــت جنبــش دانشــجویی، فــراز و فــرود هــای زیــادی را طــی کــرد. تشــکلی کــه روزی نمــاد جنبــش دانشــجویی در اســلام خواهــی، مــردم ســالاری دینــی، ضــد امپریالیســتی و عدالــت خواهــی محســوب مــی شــد، امــروزه بــه گونــه ای دچــار فرســایش شــده کــه برخــی از تشــکل هــای انشــعابی و ســخن گویــان آنهــا از گفتمــان ســکوالر و خــروج از حاکمیــت ســخن مــی گوینــد.
حزب اعتماد ملی
چهــار مــاه پــس از برگــزاری انتخابــات نهــم ریاســت جمهــوری در ســال۱۳۸۴ ، مهــدی کروبــی بــه وعده تشــکیل حزبــش عمــل کــرد و بــا انتخــاب ۵۲ عضــو شــورای مرکــزی، دبیرکلــی حــزب را بــر عهــده گرفــت. جرقه تشــکیل ایــن حــزب از جایــی زده شــد کــه مهــدی کروبــی بــا وجــود نامیــدی از همه اصــلاح طلبــان و از جملــه یــاران حزبــی اش در مجمــع روحانیــون مبــارز از رای آوردن او در انتخابــات ریاســت جمهــوری، مصمــم و فعــال در انتخابــات شــرکت کــرد و در کمــال شــکگفتی رایــی کســب کــرد کــه تحلیــل گــران جنــاح هــای مختلــف سیاســی آن را پیــش بینــی نمــی کردنــد امــا اختــاف کــم آرای او و احمــدی نــژاد، کروبــی را ادامــه رقابــت هــا بــاز داشــت. رای مــردم بــه کروبــی موجــب افزایــش اعتمــاد بــه نفــس کروبــی و انــرژی در او شــد و زمینه ی اتخــاذ چنــد تصمیــم مهــم توســط او را فراهــم کــرد. کروبــی، اســتعفا از مجمــع تشــخیص مصلحــت نظــام و مشــاورت رهبــری، خــروج از مجمــع روحانیــون مبــارز و تشــکیل یــک حــزب جدیــد را ســریعا عملــی کــردوی بــه شــدت از طیــف افراطــی اصــلاح طلــب آزرده خاطــر بــود، و از زمــان تشــکیل حــزب اعتمــاد ملــی همــواره نــوک تیــز انتقاداتــش متوجــه راس هــرم اصــلاح طلبــان بــود. کروبــی بارهــا در اظهــارات خــود نشــان داد کــه اهــل ائتــلاف بــا هیــچ حــزب و گروهــی نیســت و تمایــل دارد کــه بــه طــور مســتقل راه خــود را ادامــه دهــد. او یــاران خــود را در حــزب اعتمــاد ملــی از میــان کســانی برگزیــد کــه فعالیــن ســتاد انتخاباتــی وی بودنــد. ویژگــی دیگــر کروبــی چانــه زنــی و برقــراری ارتبــاط بــا مســئولین مختلــف بــرای احــراز صلاحیــت کاندیداهــا در انتخابــات بــود. در جریــان انتخابــات مجلــس هفتــم، خــود بــه عنــوان کاندیــدا از تهــران وارد رقابــت شــد، ولــی پــس از اینکــه نتوانســت آرای الزم را بــرای ورود بــه مجلــس آینــده بــه دســت آورد، تــلاش خــود را بــرای ورود بــه صحنه انتخابــات ریاســت جمهــوری آغــاز کــرد. هرچنــد بســیاری از دوســتانش بــا ایــن کار مخالــف بودنــد. عــدم امــکان رای آوری وی کــه در همه بدنه اصــلاح طلبــان نیــز بوجــود داشــت، ســبب شــد تــا در جریــان انتخابــات ریســات جمهــوری، مجمــع روحانیــت بــا نامــزدی کروبــی مخالفــت کردنــد و از همراهــی بــا وی ســر بــاز زننــد و ایــن عــدم همزاهــی پــس از ثبــت نــام کروبــی هــم ادامــه داشــت. آنچــه بــرای کروبــی در انتخابــات ریاســت جمهــوری ســخت ناگــوار بــود، نــه تنهــا عــدم حمایــت و همراهــی مجمــع، بلکــه موضــع گیــری برخــی از آنــان علیــه وی بــود. از ایــن رو اختافــات کروبــی بــا مجمــع روحانیــت در جریــان انتخابــات ریاســت جمهــوری نهــم، موجــب شــد کروبــی بــه همــراه رســول منجــب نیــا از مجمــع روحانیــت خــارج و حــزب اعتمــاد ملــی را تشــکیل دهنــد. حــزب اعتمــاد ملــی در بیانیه اعــام موجودیــت خــود در ۱۳۸۴ ریشه خــود را از منظــر تاریخــی و آبشــخور فکــری در انقــلاب اســلامی و رهبــری امــام خمینــی مــی دانــد و تصریــح مــی کنــد: حــزب اعتمــاد ملــی براینــد جریــان فکــری خــط امــام اســت کــه بزرگتریــن مشخصه آن از نظــر حــزب تعامــل بــا تحجــر و واپــس گرایــی از دیــن داری و دفــاع از اندیشــه هــای مترقــی و ســازنده مــی دانــد. ایــن ادعــا در حالــی صــورت مــی گیــرد در بیانیه تفصیلــی و مشــروح کنگره دوم حــز در حالــی کــه درباره ی امــور داخلــی و خارجــی ســخن گفتــه شــده، بــه نظــام اســلامی امــام خمینــی، انقــلاب اســلامی و والیــت فقیــه و رهبــری هیــچ اشــاره ای نشــده اســت
طیف موافقین نظام جمهوری اسالمی
مدرسه حقانی
تاســیس مدرســه حقانــی و کارکــرد آن، نقطه ی عطفــی در نظــام آموزشــی حــوزه و تکاپــو هــای روحانیــون طرفــدار مداخلــه در سیاســت و مســائل اجتماعــی بــه شــمار مــی رود. پایــه گــذاران ایــن مدرســه، نظــام آمزشــی ســنتی حــوزه را بــا نظــام آموزشــی جدیــد تلفیــق کردنــد و ســبک جدیــدی در نظــام آموزشــی حــوزه بنــا نهادنــد کــه تــا آن زمــان هماننــدی نداشــت. آنــان بــا مشاهده ی نابســامانی هــای گوناگــون، نظــم و تشــکیات نوینــی را طــرح ریــزی کردنــد و بــا شــعار حاکــم در حــوزه هــای آن زمــان کــه نظــم در بــی نظمــی اســت بــه مبــارزه پرداختنــد. اینــان ضمــن حفــظ ویژگــی هــای نظــام ســنتی حــوزه، ابزارهــا و روشــهای جدیــدی در بازســازی و نوســازی نظــام آموزشــی در حــوزه بــه کار گرفتنــد. برنامه درســی معیــن و مشــخص و متناســب بــا زمــان ایجــاد شــد. بیــن حــوزه و دانشــگاه ارتبــاط بــه وجــود آمــد و برخــی از اســاتید دانشــگاه علــوم انســانی جدیــد را در ایــن مدرســه تدریــس مــی کردنــد. تربیــت طلبــه آگاهــی دهنــده، ســنت شــناس، واقــع نگــری در مســائل اجتماعــی، پاســخویی بــه نیازهــا و چالــش هــای زمــان، تبلیــغ دیــن بــا روش هــای نویــن جامعــه شــناختی و تربیــت شناســانی جامــع ســبب شــد کــه علــو انســانی نویــن در ایــن مدرســه تدریــس شــود. از ایــن رو شــهید بهشــتی و همکرانــش، علــوم طبیعــی، تاریــخ ادیــان، اقتصــاد، جامعــه شناســی، فلسفه غــرب، ادبیــات فارســی و زبــان انگلیســی را در برنامه درســی گنجاندنــد. آنهــا نــه تنهــا تعارضــی بیــن علــوم و شــریعت نمــی دیدنــد، بلکــه بــه بــاور آنهــا بــرای درک ســنت و قــران ایــن دروس ضــرورت داشــت. در همیــن مدرســه طابــی تربیــت شــد کــه بعدهــا نقــش موثــری در جمهــوری اســامی ایفــا کردنــد. بنابرایــن مدرسه حقانــی مدرســه ای بــا بنیــان گــذاری شــهید بهشــتی کــه بــا رویکــرد جدیــدی بــه علــوم دینــی و برنامه اموزشــی جدیــدی بــرای طــلاب تشــکیل شــد. ایــن رویکــرد جدیــد ابتــدا در مدرسه علــوی) آیــت ا… گلپایگانــی( اعمــال شــد، لیکــن علــی رغــم موفقیتــی کــه اجــرای برنامه اموزشــی جدیــد در ایــن مدرســه داشــت، بــه دلیــل مخالفــت آیــت اهلل گلپایگانــی بــا زبــان انگلیســی موسســان مدرســه و اصــاح گــران حــوزه را بــر آن داشــت تــا مدرســه ای جدیــد ایجــاد کنــدد. ایــن مدرسه جدیــد، مدرســه ای بــود کــه علــی حقانــی بــا همــکاری فــرد ّخیــر دیگــری در حوزه قــم تاســیس شــد و نــام موســس آن را بــر روی آن گذاشــتند. آیــت ا… بهشــتی بــا توجــه بــه تجربه کار در مدرسه ی آیــت ا… گلپایگانــی و لــزوم اســتقال عملــی بــه ایــن نتیجــه رســید کــه بــرای پیشــبرد اهــداف و برنامــه هــای مدرســه، هزینــه هــای آن را بــا حمایــت و کمــک برخــی از مراجــع تقلیــد، امــا بــدون دخالــت آنهــا تامیــن نمایــد. یکـی از ایــن علمــا، آیــت ا… میانــی بــود.
پایــه گــذاران مدرسه حقانــی عبــارت بودنــد از: آیــت ا… بهشــتی، قدوســی، ربانــی شــیرازی، مهــدی حائــری تهرانــی، ســید مرتضــی جزایــری، حســین حقانــی. آیــت ا… بهشــتی، برنامه نظــم حــوزه و ســاماندهی آن را، اندیشه غالــب اصــلاح گــران حــوزه در پایــان دهه ی ۳۰ مــی دانــد. بــه نظــر وی طلبــه نبایــد مصــرف کننــده آگاهــی هــای اســلامی باشــد، بلکــه طلبــه بایــد آگاه شده آگاه کننــده باشــد. در کنــار ایــن نــگاه کــه شــکل گیــری مدرســه را بــرای اصــلاح حــوزه مــی دانــد، دیدگاههــای دیگــری نیــز وجــود دارد کــه تاســیس مدرسه حقانــی را بــه عنــوان یــک اقــدام سیاســی و انقلابــی و از ســوی یــاران امــام پــس از شــروع نهضــت اســلامی مــی داننــد. از جملــه مهمتریــن اســاتید مدرسه حقانــی مــی تــوان بــه افــراد زیــر اشــاره کــرد: آیــت ا… بهشــتی، قدوســی، مصبــاح یــزدی، صانعــی، آذری قمــی، مفتــح، جنتــی، خزعلــی، مقتدایــی، محمــد یــزدی، مشــکینی، معرفــت و …. فضــای مدرسه حقانــی، فضــای انقلابــی بــود. بــی اطــلاع تریــن و یــا غیــر انقلابــی تریــن فــرد وقتــی در ایــن فضــا قــرار مــی گرفــت، بــه یــک الگــوی انقلابــی تبدیــل مــی شــد.
جمعیت دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی
موسســان آن بــر ایــن بــاور بودنــد کــه کشــور را در دو جنــاح چــپ و راســت متوقــف کــردن، جفــا بــه ظرفیــت هــا و توانایــی هــای نیروهــای انقلابــی معتقــد بــه نظــام اســت. آنــان بــا شــعار فراجناحــی پــا بــه عرصــه گذاشــتند و همــواره تاکیــد داشــتند کــه کشــور را بــا یــک جنــاح نمــی تــوان اداره کــرد. آنهــا ایــن رویکــرد را در فهرســت انتخاباتــی نیــز بــروز دادنــد. دبیــر کل جمعیــت)ری شــهری(، پاســخگویی بــه بــه خـلـأ سیاســی موجــود ناشــی از فقــدان یــک جریــان سیاســی مــورد قبــول عامــه مــردم و دفــاع از ارزشــها را اصلــی تریــن علــت تشــکیل جمعیــت عنــوان کــرد. ایــن تشــکل بــرای مجلــس دوره پنجــم فهرســت انتخاباتــی در بســیاری از حــوزه هــای انتخابیــه منتشــر کــرد کــه ویژگــی ایــن فهرســت هــای انتخاباتــی، اشــتراک در اســامی نامزدهــا بــا لیســت هــای انتخاباتــی دو جنــاح چــپ و راســت بــود. امــا هــدف اصلــی حضــور در مجلــس پنجــم نبــود، بلکــه دورخیــز جمعیــت بــرای انتخابــات ریاســت جمهــوری ۷۶ بــود. انتخاباتــی کــه ری شــهری بــه عنــوان نماینده جمعیــت در انتخابــات شــرکت نمــود امــا بــا آرای بســیار پاییــن مواجــه شــد و در ســال ۷۷ موسســان ایــن جمعیــت ضمــن بیانیــه ای، کثــرت مســئولیت هــا و اشــتغاالت مســئولین جمعیــت را بهانــه ای بــرای تعطیلــی موقتــی اعــلام کردنــد، و بنابــرای ایــن تشــکل بســیار زود از رقابــت هــای سیاســی کنــاره گرفــت. اعضــای اصلــی جمعیــت دفــاع از ارزشــها عبــارت بودنــد از: محمــد محمــدی ری شــهری، روح ا… حســینیان، محمــد حســن ابوترابــی، علــی غیــوری، احمــد پــور نجاتــی، محمــدی عراقــی و….
بـا شـهادت حـاج آقـا مصطفـی خمینـی(ره) تغییـری در روحیـه ی مـردم بـه وجـود آیـد بـه گونـه ای کـه مـردم بـا تمـام وجـود شـعارهای انقلابـی را مـی خواسـتند و حاضـر بودنـد بـرای رسـیدن بـه آرمـان هـای انقـلاب جـان خـود را نیـز در طبـق اخـلاص قـرار دهنـد. در واقـع تغییـري کـه در روحیـه عمومـي مــردم بعــد از قیــام ۱۹دي ۱۳۵۶ایجــاد شــد ،ســبب پیوســتن اقشــار مختلــف مــردم بــه انقــلاب گردیـد، بـا پیوسـتن مـردم بـه انقـلاب سـه رکـن اصلـي انقـلاب شـامل: مـردم رهبـري وایدئولـوژي شـکل گرفـت اگرچــه مردمــي بــودن در انقلابهــاي دیگــر هــم کــم و بیــش دیــده ميشــود، ولــي در انقــلاب اسـلامي ایـران بسـیار برجسـته تر اسـت. در ایـن انقـلاب، بیشـتر مـردم بـه صحنـه آمدنـد و خواسـتار ســرنگوني رژیــم شاهنشــاهي و برقــراري نظــام اســلامي شــدند. نظامــي، کارگــر، کارمنــد ،بــازاری کشــاورز، روحانــي، دانشــجو و معلــم، همــه و همــه در ایــن انقــلاب ســهیم بودنــد. ایــن وجــه از مردمـي بـودن انقـلاب شـاخص اسـت. در بیشـتر انقلابهـاي دیگـر، عنصـر اصلـي مبـارزه، نیروهـاي متشــکل حزبــي و شــبه نظامي بودنــد کــه از راه جنــگ مســلحانه کار را تمــام کردنــد و نقــش مــردم بیشـتر حمایـت و پشـتیباني از آنهـا بـود، ولـي در انقـلاب مـا، همـه مـردم نقـش داشـتند و در سراسـر کشـور بـا یـک شـدت و قـدرت بـا رژیـم پهلـوي بـه مبـارزه برخاسـتندایــن موضــوع از آنجــا حائــز اهمیــت اســت کــه تــا قبــل از پیــروزی انقــلاب اســلامی ایــران مــردم نقشـی در تعییـن زندگـی خـود نداشـتند. رژیـم پهلـوی چــه در قانـون و چـه در عمـل نقــش قابـل توجـه و موثـری بـرای مـردم در نظـر نگرفتـه بـود و آرا و نظـرات مـردم بـرای آنهـا ارزشـی نداشـت حضــرت امــام خمینــی(ره) چــه قبــل از انقــلاب و چــه بعــد از آن همــواره تأکیــد بــر نقــش مــردم داشــته و حقیقتــا بــرای آن ارزش و اهمیــت قائــل بودنــد. در طــول دوران مبــارزه و بعــد از پیــروزی انقـلاب، مخاطـب و همـراه اصلـی امـام تـوده مـردم بودنـد. امـام، مـردم را ولـی نعمـت مسـئولان کشـور معرفـی کـرده و همـه مقامـات مملکتـی را بـه خدمـت بـه آنهـا دعـوت و سـفارش مـی کردنـد. حکومـت مـا از دو رکـن و پایـه اصلـی تشـکیل یافتـه اسـت: پایـه اسـلامی و پایـه جمهـوری و یکـی از هنرهـای بـزرگ و اعجـاب انگیـز امـام و انقـلاب اسـلامی و قانـون اساسـی ایـران، تلفیـق و ترکیـب اسـلامیت نظـام بـا جمهوریـت آن مـی باشـد.
حضـور همـه جانبـه ی مردمـی بـه معنـای واقعـی کلمـه همـان حضـور وجریان اصیـل انقلابـی اسـت و اقدامـات ایـن جریـان باعـث شـد تـا انقـلاب اسـلامی بـا حمایـت مـردم پابرجـا بمانـد. در میـان شـاخصه هایـی کـه نشـانگر ایـن حضـور همـه جانبـه مـردم در لحظـه لحظـه گـذر انقـلاب از هنـگام پیـروزی آن اسـت شـاخصه هـای نقـش مـردم و جریـان انقلابـی در پاسـداری و تـداوم انقـلاب را اینگونـه مـی تـوان نـام بـرد: الـف- شـرکت در انتخابـات گوناگـون ب- مشـارکت همـه جانبـه در صحنـه هـای عمومـی ج- مبـارزه بـا بحـران هـای داخلـی و مبـارزه بـا ضـد انقـلاب د- مبـارزه بـا تهدیدهـای خارجـی اعـم از تجـاوزات و تحریـم هـا
هرکـدام از جریانـات سیاسـی خـود را بـه عنـوان یکـی از جریـان هـای مردمـی و انقلابـی معرفـی مـی کننـد. و سـعی مـی کننـد شـعارها و اهــداف خــود را شــعارها و اهــداف جریــان اصیــل انقلابــی معرفــی مــی کننــد. امــا در عمــل ایــن جریـان مردمـی و اصیـل انقلابـی هسـت کـه در بزنـگاه هـا توانسـته انـد تـا بـه امـروز از انقـلاب حمایـت کننـد
ایــن رویکــرد باعــث
شــده بــود همــه در رونــد انقــلا ً ب عمیقــا بــه ایــن مســئله بــاور پیــدا کننــد کــه نظــام، بــه راهبــرد توزیـع فضایـی قـدرت و واگـذاری امـور مـردم بـه آنـان بـرای اداره بهتـر جامعـه بـاور دارد. هرچنـد بعـد هـا دولـت هــای معـروف بــه اصولگرایـی و اصلاحــات بســیار تـلاش کردنـد تــا ایـن وجــه از ســازمان هــای انقلابــی(سپاه پاسداران، جهادسازندگی، کمیته امداد) را تحــت شــعاع قــرار دهنــد تـلاش هـای دسـتگاه هـای دولتـی بـر ایـن امـر اسـتوار شـده بـود تـا بتوانـد مشـارکت مـردم و جریـان انقلابـی را تـا حـد بسـیار زیـادی کاهـش دهـد امـا مشــارکت جریــان انقلابــی و مردمــی در برهههــای اساســی انقــلاب اسلامی، صرفــا محــدود بــه ســالهای آغازیــن شــکلگیری و تثبیــت نظــام نبــود. مشــارکت گســترده مــردم در پیچهــای مهــم و سرنوشتسـاز در سـالهای بعـد از انقـلاب، سـبب شـد کسـی حضـور مـردم انقلابـی و پیونـد عمیـق آنهـا بـا نظـام اسلامی را صرفـا ناشـی از احساسـات برخاسـته روزهـای پیـروزی انقـلاب تلقـی نکنـدمقطـع حسـاس ۲۳تیـر ۷۸و روز ۹دی ً ۸۸را یقینـا میتـوان جـزو ایـن مقاطـع پرتنـش بـه حسـاب آورد ً کـه نهایتـا بـا حضـور و حمایـت مـردم و نیـرو هـای انقلابـی بـه تثبیـت مسـیر انقـلاب انجامیـد افـراد نبایـد بـه بهانـه انقلابـی بـودن قوانیـن کشـور را زیـر سـوال ببرنـد، هـرکاری میخواهنـد انجـام دهنـد و در نهایـت بـا همـان سـنگ محـک برخـی از افـراد را در دادگاه قضاوتشـان از دایـره نظـام و انقلابـی بـودن خـارج کننـد مردمـی بـودن و در خـود را از مـردم جدانکـردن نیـز از دیگـر مولفـه هـای مـورد تاکیـد امـام اسـت کـه مـی تـوان آن را نیـز در زمـره ویژگـی هـای یـک فـرد انقلابـی دانسـت ازجملـه دغدغـه هـای مقـام معظـم رهبـری حفـظ اصـول مکتـب امـام راحـل و آرمـان هـای شـهدا و انقـلاب بـوده کـه تنهـا راه تـداوم انقلاب و صیانـت از عـزت و سـربلندی ملـت ایـران اسـت؛ زیـرا تــا راه امــام ادامــه دارد و ایــن اصــول و مکتــب دغدغــه همگانــی مــردم و مســئولان کشــور باشــد، جـای هیـچ نگرانـی بـرای کشـور نخواهـد بـود. ایشـان تمـام گفتـه هـای خـود در خصـوص انقلابـی گـری را جمـع بنـدی کـرده و در ۵شـاخص پایبنـدی بـه مبانـی و ارزش هـای اساسـی انقـلاب اسـلامی؛ هـدف گیـری مسـتمر آرمـان هـا و همـت بلنـد بـرای رسـیدن بـه آنهـا؛ پایبنـدی بـه اسـتقلال همـه جانبـه کشـور؛ حساسـیت در برابـر دشـمن و تبعیـت نکـردن از او و تقـوای دینـی و سیاسـی خلاصـه کردنـد
مدیریت انقلابی» مفهومی است مرکب از مؤلفه های ذیل:
.۱عشق، ایمان و کار برای خدا
نظـام ارزشـی اسـلام بـه انسـان مـی آمـوزد کـه رفتارهـای خـود را بـه گونـه ای سـامان دهـد کـه در اثـر انجـام آن هـا، آدمـی بـه خداونـد متعـال نزدیـک شـود و کمـالات معنـوی و ارزش هـای والای الهـی بـه دسـت آورد. انجـام کارهایـی کـه در عرصـه ی مدیریـت بـه وقـوع مـی پیونـدد نیـز مشـمول همیـن قاعـده خواهـد بـود. از ایـن رو یـک «مدیـر جهـادی» مـردم را بنـده و مخلـوق خداونـد مـی دانـد و خدمـت بـه آن هـا را عبـادت مـی شـمرد. ّ در ضمـن مدیـری کـه دارای تفکـر جهـادی اسـت تمـام هـم وغـم خویـش را «رضایـت الهی» دانسـته و بـه دنبـال مطـرح نمـودن خویـش و کسـب مقـام و شـهرت نیسـت. فـرد جهادگـر هرچـه بـه خـدا نزدیـک تـر شـده و جهـاد خـود را نـاب و خالـص بـرای خـدا انجـام دهـد، اکسـیر جهـاد او نیـز نـاب تـر و کمیـاب تـر مـی شـود و بالعکـس. البتـه یـک مدیـر مسـلمان ممکـن اسـت نگاهـی غیرعبـادی بـه کار خـود داشـته و ماننـد پدیـده ای مـادی و دنیایـی بـا آن برخـورد کـرده و نـگاه خشـک علمـی و آکادمیـک بـه آن داشـته باشـد. چنیـن مدیریتـی حتـی اگـر موفقیـت هایـی نیـز در پـی داشـته باشـد، آن موفقیـت هـا بسـیار ناچیـز بـوده و چنیـن نحـوه ی مدیریتـی را نمـی تـوان «مدیریـت انقلابـی» نامیـد.
.۲جدیت، خستگی ناپذیری و شوق به کار
مدیریـت انقلابـی» مدیریتـی اسـت همـراه بـا جدیـت، خسـتگی ناپذیـری و شـوق بـه کار. پرقـدرت بـودن بـه تنهایـی اگـر همـراه بـا جدیـت و شـوق نباشـد، ممکـن اسـت در ادامــه و بــر اثــر برخــورد بــا مشــکلات مســیر، بــه ســرخوردگی و ناامیــدی منجــر شــود. «مدیــر ًجهـادی» کار را بـا جدیـت، شـوق و خسـتگی ناپذیـری انجـام مـی دهـد، نـه فقـط پرقـدرت و احیانـا بـرای اسـقاط تکلیـف روحیـه ی جهـادی بـا حرکـت طبیعـی در تعـارض اسـت و نسـبت ایـن دو، نسـبتی معکـوس اسـت؛ یعنـی هرقـدر کـه انسـان بخواهـد امـور دنیـا و آخرتـش را از مجـاری عـادی و بـا حرکتـی طبیعـی انجـام دهـد بـه نتیجـه نخواهـد رسـید. لازمـه ی روحیـه ی جهـادی حرکتـی بـی وقفـه در هـر شـرایط مکانـی و زمانـی و امکاناتـی اسـت و ایـن امـر، یعنـی دارا بـودن روحیـه ی «خسـتگی ناپذیـری،» آن چنـان کـه رزمنـدگان دفـاع مقـدس الگـوی عملـی آن بودنـد کـه در سـخت تریـن شـرایط، گاه تـا چنـد شـبانه روز، بـدون اسـتراحت بـه جهـاد فـی سـبیل الله مـی پرداختنـد همچنین یکـی از نــکات لازم در راه رســیدن بــه موفقیــت، پیگیــری و تــداوم برنامــه هــا بــرای حصــول نتیجــه ی نهایـی اسـت. همچنـان کـه خداونـد، پیامبـران را پشـت سـر هـم بـرای دعـوت مـردم فرسـتاده اسـت
۳گام های بلند
برداشـتن گام هـای بلنـد و ریسـک پذیـر بـودن، یکـی دیگـر از مؤلفـه هـای «مدیریـت انقلابـی» اسـت. البتـه بدیهـی اسـت کـه ضمانـت موفقیـت و پشـتوانه ی هـر گام بلنـدی، بررسـی هـای علمـی و داشـتن برنامـه ی صحیـح اسـت کـه یـک «مدیـر جهـادی» از آن هـا برخـوردار اسـت
۴چالش با موانع و عبور از آن ها
چنانچـه در لابـه لای بیانـات مقام معظم رهبری ذکـر شـده انـد، مـی تواننـد ضعـف هـای فکـری و عقلانـی، راحـت طلبـی، آسـان گرایـی، آسـان پنـداری، گریـز از چالـش هـا، عـادت هـای تاریخی(مثـل «مـا نمـی توانیـم)» و چیزهایـی از ایـن قبیـل باشـند کـه یـک «مدیـر جهـادی» بـا تـوکل بـه خداونـد متعـال و بـا جدیـت و خسـتگی ناپذیـری خـود از تمامـی ایـن موانـع بـه سـلامت عبـور خواهـد کـرد.
.۵شتاب همراه با تدبیر
غیـر از برداشـتن گام هـای بلنـد، داشـتن شـتاب مناسـب نیـز از ویژگـی هـای یـک «مدیـر جهـادی» اسـت. چـه بسـیار کارهـای مفیـدی کـه بـه خاطـر تأخیـر و عـدم شـتاب مناسـب، در زمانـی بـه انجـام رسـیده انـد کـه یـا دیگـر هیـچ فایـده ای نداشـته انـد و یـا بسـیار کـم فایـده بـوده انـد. البتـه همـان ًطـور کـه در عنـوان مبحـث ذکـر شـده، ایـن شـتاب بـه هیـچ وجـه منافاتـی بـا تدبیـر نـدارد و اساسـا تدبیـر امـور مـلازم بـا کنـدی نیسـت. در نتیجـه، بایـد گفـت تدبیـر بـه موقـع و شـتاب در انجـام کار ضامـن موفقیـت یـک «مدیـر جهـادی» در وظایـف محولـه اسـت.
.۶بصیرت و عدم غفلت از وجود دشمن
بصیـرت، دشـمن شناسـی و عـدم غفلـت از وجـود دشـمن، جـزء مقومـات یـک «مدیریـت انقلابـی» بــه شــمار مــی رونــد هــر تلاشــی را جهـاد نمـی گوینـد؛ ممکـن اسـت کسـی یـک کار علمـی ای هـم بکند[،امـا] جهـاد نباشـد. جهـاد آن حرکتـی اسـت کـه در مواجهـه ی بـا یـک خصـم، بـا یـک دشـمن، انجـام مـی گیـرد».
۷عدم فراموشی آرمان و جهت
و آخریــن مؤلفــه ای کــه از بیانــات رهبــری معظــم اســتفاده مــی شــود و بــه نظــر مــی رســد در مدیریـت انقلابـی» نقـش محـوری داشـته باشـد، فرامـوش نکـردن آرمـان هـا و گـم نکـردن جهـت و مسـیر اسـت
ویژگی های عملکردی مدیریت انقلابی
الــف) حــوزهی تمایــلات و گرایشهــا: ایمــان و اعتقــاد بــه آخــرت، تقــوا، عدالــت، نوعدوســتی، آیندهنگـری، تکاملگرایـی، تمایـل بـه علـم و پژوهـش، اعتقـاد بـه مشـارکت، اعتقـاد بـه ولایـت فقیـه، گرایـش بـه نظـم و قانـون و…
ب) حـوزهی افـکار و ذهنیـات: هـوش بـالا، جامعنگـری و نگـرش سیسـتمی، وجـود نظـام فکـری، ژرفنگـری و عمیقبینـی امـور، عرضـهی افـکار، همفکـری و مشـورت و…
ج) حـوزهی رفتـار و عینیـات: تواضـع و فروتنـی متعـادل، اعتمادبهنفـس، سـرعت عمـل، عیبپوشـی، پایبنـدی بـه ضوابـط بـه جـای روابـط، عمـل بـه وعدههـای خـود، سـعهی صـدر، نظـم در کارهـا، خلاقیـت و ابتـکار، ارتبـاط سـاده و صریـح، خوشـرویی، وقـار و متانـت، پیشـگامی در خودشناسـی، تـوان ادارهی امـور سـازمانی. مدیریــت انقلابــی واجــد خصوصیــات و ویژگیهایــی اســت کــه میتوانــد در موفقیــت ســازمانها نقـش اساسـی ایفـا نمایـد. ایـن ویژگیهـا در بطـن دسـتورها، توصیههـا، نظرهـا و شـیوههای بـه کار گرفتهشـده توسـط پیشـوایان دیـن حضـور و وجـود عینـی داشـته اسـت، ولـی بـرای اسـتفاده از آن در سـطوح سـازمانی و کاربـردی کـردن آنهـا در سـازمانها، نیـاز بـه کار پیشـگامانه و دور از هـراس و خودکمبینـی صاحبنظـران و عالمـان مدیریـت و همچنیـن پژوهـش مسـتمر در ایـن جهـت دارد
سـاختار تشـکیلاتی گسـتردهی جهـاد و دامنـهی وسـیع فعالیـت هـا و برنامههـای ایـن نهـاد، سـبک مدیریتـی خاصـی را بـه نـام «مدیریـت انقلابـی» در ایـن مجموعـه ایجـاد نمـوده اسـت. ایـن نهـاد بـه لحـاظ معیارهـای علمـی مدیریـت و نیـز ویژگیهـای دینـی و ارزشـی ممتـاز، از تواناییهـای خاصـی برخــوردار اســت کــه عبارتانــد از:
.۱تصمیمگیری مشارکتی توسط افرادی که به موضوع تصمیم ارتباط دارند.
.۲سبک خاص رهبری بهطور عمده جنبهی هدایتی و تفویضی دارد و نه دستوری و تحکم.
.۳انعطافپذیـری سـازمانی بهنحـوی کـه همـواره سـاختار و نیـروی انسـانی، متناسـب بـا وظایـف
و مأموریتهـای جدیـد متحـول شـوند.
.۴برخـورداری از نیـروی انسـانی متعهـد، متخصـص و باانگیـزه کـه همـواره در یـک فرآینـد رشـد و
ارتقـای علمـی و تجربـی قـرار گرفتهانـد.
.۵فضـای بـاز سـازمانی بـرای ابـراز نظـرات و دیدگاههـا و برخـورد آرا، زمینـهی بـروز خلاقیتهـا
و ابتـکارات را در جهـاد فراهـم سـاخته اسـت
عـده ای مدیریـت انقلابـی در جبهـه هـا را بـه عنـوان یـک مدیریـت هیئتـی مطـرح مـی کننـد امـا همیـن مدیریـت انقلابـی در جبهـه هـا و در دفـاع مقـدس خـود چهارچـوب علمـی و قابـل دفـاع از خـود بـه نمایـش گذاشـته اسـت. ایـن چهارچـوب را مـی تـوان در چهـار مرحلـه ی برنامـه ریـزی، سـازماندهی، نظــارت و تصمیــم گیــری در بحــران مشــخص و بررســی کــرد
۱برنامهریــزی: برنامهریــزی ماننــد پلــی، زمــان حــال را بــه آینــده متصــل میکنــد. هــر فــردی میتوانـد بـا برنامهریـزی و تعییـن اهـداف مــورد نــظر و پیــشبینی راههـای دسـتیابی بـه آنهـا، در جهتـی صحیـح حرکـت نــموده و بــه موفقیـت لازم دسـت یابـد. برنامهریـزی، یکـی از ارکان اصلـی سـازمان هـا اسـت کـه ادامـه حیـات سـازمان و دسـتیابی بــه نتایـج مـورد نظـر، بــدون داشــتن بــرنامهای مشـخص، غیرممکـن مینمایـد. لـذا برنامهریـزی منطقـی، بایـد دارای مـدت زمانـی باشـد کــه بتوانـد تکافـوی انجـام تعهـدات ناشـی از تصمیمهـای امـروزی مـا را بکنـد. نقـش پیشبینـی ایـن اسـت کـه آینـده را از حالـت عـدم اطــمینان بــه ســوی اطمینـان نسـبی سـوق میدهـد . پیشبینـی و برنامهریـزی بلندمـدت، باعـث میگـردد کـه عــدم اطــمینان محیـط، کاهــش یابــد و در عیــن حــال، فرصتهــا و موقعیتهــای کاری، شناســایی شــود
۲سـازماندهی: یــکی از اســاسی ترین وظــایف مدیران در سـازمانها، سـازماندهی اسـت. پیچیدگی و بزرگـی سـازمانهای امـروزی ضـرورت و اهمیـت ایـن امـر را دوچنـدان کـرده اســت. بــه کمـک سـازماندهی اسـت کـه اهـداف کلـی و مأموریـت اصلـی سـازمان در قالـب هدفهـای جــزئی تـر و وظــایف و فــعالیت هـای ریزتـر و مشـخص تـر، تعریـف میگـردد و دسـتیابی بـه اهـداف سـازمان امــکان پذیــر میشــود. در ســازماندهی، وظایــف، اختیــارات و مســئولیت هــای واحـــدها و افـــراد مــختلف مشـخص شـده و نحـوۀ هماهنگـی و ارتبـاط بیـن آنهـا معیـن میگـردد.
۳نــظارت: از عــناصر حــیاتی مدیریـت در همـه ســیستمها، اصــل نظـارت و کنترل اسـت. ایــن اصــل ضامـن حرکـت سـازمان در مسـیر اهـداف تعییـن شـده و در نتیجـه تضمیـن کننـده بقـا و تکامـل آن می ً باشـد، و اصــولا هــیچ سـازمانی بـدون داشـتن نظامـی مناسـب و قــدرتمند در بــعد نظـارت و کــنترل نــمیتواند بــقا، دوام و پیشـرفت خـود را تضمیـن نــماید. بــه منظــور تحقــق اهــداف منــدرج در برنامههــای تدویــن شــده و انجــام صحیــح فعالیــت هــای فـردی و گروهـی در سـازمان، کــنترل هـای لازم در مــراحل مختلـف صـورت میگیـرد. از طریـق انجام کــنترل، مــدیران نــسبت بـه چــگونگی انجام فعالیت ها و عـملیات ســازمانی، آگاهی کسب میکننــد و در صــورت لــزوم، اصلاحــات ضــروری انجــام میدهنــد
۴تصمیــم گیــری در بحــران: تـــصمیم گیــری از اهمیــت بســیار و جایگاهــی ویــژه در مدیریــت برخـوردار اسـت. تصمیـم گیـری جوهـره مدیریـت اسـت و عبـارت از اتخـاذ تصمیـم بـرای انجـام فعالیــت هــا در زمــان آینــده و انتخــاب یــک راه حــل از میــان راه حــل هــای مختلــف میباشــد. مدیـران تصمیمـات مــتعددی را در مــوضوعات مختلفـی کـه بـرای سـازمان پیـش میآیـد اتخـاذ میکننــد. ولــی نکتــه مهــم آن اســت کــه مدیــران در شــرایط بحرانــی کــه اتخــاذ تصمیمــات حائـز اهمیـت اسـت چگونـه تصمیـم گیـری میکننـد. مناسـبترین وضعیـت بـرای تــصمیمگیری، مــوقعیت اطمینـان اسـت. مدیـران در شـرایط بحرانـی بایـد در طـی بحرانهـا آرامـش خـود را حفـظ کننـد.
اشتراک گذاری با ذکر منبع مجاز است.
دیدگاه خود را بنویسید