جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳

انسان ۲۵۰ ساله_ مقدمه

غربت ائمه (ع) به دوران زندگی این بزرگواران منتهی نشد، بلکه در طول قرن ها، عدم توجه به ابعاد مهم و شاید اصلی از زندگی این بزرگواران، غربت تاریخی آنها را استمرار بخشید.

زندگی ائمه (ع) را ما باید به عنوانِ درس و اسوه فرا بگیرید، نه فقط به عنوانِ خاطره های شکوه مند و ارزنده؛ و این بدون توجه به روش و منش سیاسی این بزرگواران، ممکن نیست.

 زندگی این بزرگواران، علی رغم تفاوت ظاهری- که بعضی، حتی میان برخی از بخش های این زندگی احساس تناقض کردند- در مجموع یک حرکت مستمر و طولانی است، که از سال دهم، یازدهم هجرت شروع می شود و ۲۵۰ سال  ادامه پیدا می کند و به دویست و شصت- که سال شروع غیبت صغری است- در زندگی ائمه خاتمه پیدا می کند.  این بزرگواران یک واحدند، یک شخصیتند. شک نمی شود که هدف و جهت آنها یکی است.

تمام حرکات این انسان بزرگ و معصوم با این دید قابل فهم و قابل توجیه خواهد بود. هر انسانی که از عقل و حکمت برخوردار باشد- ولو نه از عصمت- در یک حرکت بلند مدت، تاکتیک ها و اختیارهای موضعی خواهد داشت. گاهی ممکن است لازم بدانند تند حرکت کند و گاهی کُند، گاهی حتی ممکن است به عقب نشینی حکیمانه دست بزند، اما همان عقب نشینی هم از نظر کسانی که علم و حکمت و هدف داری او را می دانند، یک حرکتِ به جلو محسوب می شود. تمام کارهای ائمه در طول این ۲۵۰ سال کار یک انسان  با بک هدف، با یک نیت و با تاکتیک های مختلف است.

ائمه (ع) وقتی که احساس کردند که اسلام رو به غربت افتاد و جامعه اسلامی تشکیل نشد، چند هدف را اهداف اصولی خود قرار دادند. یکی «تبیین اسلام به شکل درست». اسلام از نظر آن کسانی که در رأس قدرت در طول این سالیان طولانی درازمدت قرار داشتند، یک چیز مزاحم بود.حدیث وجود داشت، حکم اسلامی بیان می شد، آنچه  بیان نمی شد تفسیر و تبیین درست اسلام در همه شوون و امور جامعه اسلامی بود که ائمه (ع) می خواستند جلو این را بگیرند، این یک کار، که از کارهای مهم ائمه (ع) بود.

 مردم خیال می کردند که امام مسلمین و حاکم جامعه اسلامی می تواند با این گناهان، با این خلاف ها، با این ظلم ها، با این اعمالی که برخلاف صریح قرآن و اسلام هست آمیخته و آلوده باشد، برای مردم مسئله مهمی نبود. یکی اینکه بگویند، امام دارای این شرایط است، حاکم اسلامی دارای این خصوصیات است. این عصمت، این تقوا، این علم، این معنویت، این رفتار با مردم، این عمل در مقابل خدا،  خصوصیات امام یعنی حاکم اسلامی را برای مردم بیان کند، این یک؛ و دوم مشخص کنند که آن کسی که دارای این خصوصیات هست امروز کیست؟ که معرفی می کردند و خودشان را بیان می کردند،  این هم یک کار بزرگ ائمه و می بیند که این یکی از مهمترین کارهای سیاسی و تبلیغات و تعلیمات سیاسی است. اگر ائمه  داعیه حکومت نداشتند ولو علوم اولین و آخرین را هم به خودشان نسبت می دادند، اگر بحث قدرت سیاسی نبود، داعیه قدرت سیاسی نبود، هیچ گونه تعرضی نسبت به آنها انجام نمی گرفت، لااقل به این شدت انجام نمی گرفت. یعنی تمام بحق ائمه با مخالفینشان و بحث اصحاب ائمه در مبارزاتشان، همین مسئله حکومت و حاکمیت و ولایت مطلقه و عامه بر مسلمین و قدرت سیاسی بود؛ بر سر مقامات معنوی، آنها با ائمه دعوایی نداشتند.

مطلب پیشنهادی

جزوه جریان شناسی سیاسی

جریان شناسی سیاسی درک درست از تحولات سیاسی اجتماعی ایران به خصوص سال های پس …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.