ایمیل ما

najvaye_yas@yahoo.com

آدرس موسسه

خوزستان - اهواز

ولایت فقیه

صفحه اصلی

مطالب وبلاگ

ولایت فقیه

28 فروردین 1401

مبحث اول آشنایی با مفاهیم حکومت اسلامی به مجموعه نهادها و تشکیلات سیاسی و اداری یک کشور که بر اساس قوانین و مقررات دین اسلام اداره می شود حکومت اسلامی اطلاق می گردد .در حکومت اسلامی قوه مجریه و قوه قضاییه مکلف به اجرای احکام شریعت اسلام هستند و قوه مقننه کلیه مصوبات خود را با اتخاذ دین با منابع حقوق اسلامی یعنی قرآن و سنت و عقل و اجماع منطبق می کند اجرای عدالت، دفاع در برابر بیگانگان ،اجرای قوانین اسلامی و اتخاذ تصمیمات سیاسی دفاعی  درروابط خارجی از مجموعه وظایف و اهداف حکومت اسلامی است. البته بعضی دولت را با حکومت اسلامی مترادف می‌کند. دموکراسی حق همگان برای شرکت در تصمیم گیری درمورد امور همگانی جامعه که در جهان به دموکراسی غیر مستقیم یا همان نمایندگی نام دارد یعنی انتخاب نمایندگانی که در مجلس ها قانونگذاری به خواست اکثریت مردم را به اجرا بگذارد.  حاکمیت بسته به اینکه صدور فرامین از یک منبع مستقل باشد یا غیر مستقیم آن را به حاکمیت مطلق و حاکمیت نسبی تقسیم می کنند.  حاکمیت مطلق به معنای برترین قدرت قابل تصور است که هیچ قدرتی نمی‌تواند اقتدار و سلطه آن را محدود کند در قانون اساسی جمهوری اسلامی حاکمیت مطلق از آن خداست. حاکمیت نسبی به معنای حکمرانی انسان بر همنوعان خویش است و این حکمرانی برتری بر سرنوشت اجتماعی آنها  است که منصبی الهی که به بشر داده شده است. ولایت در اصطلاح یعنی حق تصرف بر سرنوشت و شئون انسان و در اصطلاح سیاسی یعنی حق حکومت کردن و اجرای عوامل و قوانین الهی بر مسلمین که همان مفهوم اختیارداری اداره کشور و مدیریت سیاسی جامعه است مرجعیت رسیدن علمای دین و مجتهدین  به رتبه ای از فقاهت و اجتهاد در فقه اسلام که مسلمین غیر مجتهد در فروع و احکام دین خود به فتوای آنها رجوع کنند مرجع  مجتهد جامع الشرایطی است که احکام شرعی را از منابع اسلامی استنباط می کند و طبق آن فتوا می دهدو بر مردم لازم است از وی تقلید نمایند.  فقیه گذشته از علم به قوانین الهی و عدالت و اجتهاد باید دارای احاطه بر سیاست های دینی و شجاعت و مدیریت کافی برای رهبری جامعه اسلامی بوده و از مسائل اجتماعی و سیاسی روز آگاه باشد. ولایت فقیه حکومت،زعامت و تصدی اداره امور اجتماعی سیاسی مسلمین توسط عالم دینی ولایت مطلقه فقیه مراد از ولايت مطلقه فقيه جامع‌الشرايط اين است که دين حنيف اسلام که آخرين دين آسمانى است و تا روز قيامت استمرار دارد، دين حکومت و اداره امور جامعه است؛ لذا همه طبقات جامعه اسلامى ناگزير از داشتن ولى امر و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامى را از شرّ دشمنان اسلام و مسلمين حفظ نمايد و از نظام جامعه اسلامى پاسدارى نموده و عدالت را در آن برقرار و از ظلم و تعدّى قوى بر ضعيف جلوگيرى نمايد و وسایل پيشرفت و شکوفايى فرهنگى، سياسى و اجتماعى را تأمين کند. اين کار در مرحله اجرا ممکن است با مطامع و منافع و آزادى بعضى از اشخاص منافات داشته باشد. حاکم مسلمانان پس از اينکه وظيفه خطير رهبرى را طبق موازين شرعى به عهده گرفت، بايد در هر مورد که لازم بداند تصميمات مقتضى بر اساس فقه اسلامى اتخاذ کند و دستورات لازم را صادر نمايد. تصميمات و اختيارات ولى فقيه در مواردى که مربوط به مصالح عمومى اسلام و مسلمين است، در صورت تعارض با اراده و اختيار آحاد مردم، بر اختيارات و تصميمات آحاد امّت مقدّم و حاکم است. تفاوت ولایت مطلقه فقیه با ولایت فقیه ولايت فقيه يعنی زمامداری فقيه عادل و با كفايت بدون اينكه اشاره به قلمرو و اختيارات آن داشته باشد. اما ولايت مطلقه فقيه كه قيد «مطلقه» به آن اضافه شده، بيانگر گستردگی و دايره شمول اين ولايت است. براساس اين نظريه، فقيه جامع‌الشرايط در تمامی شئون مربوط به حكومت دارای ولايت است و همه اختياراتی را كه پيامبر(ص) و ائمه‌ معصومين (ع) در زعامت امور جامعه داشتند، فقيه جامع الشرايط نيز داراست. ميان فقيه و پيامبر(ص) و ائمه معصومين (ع) در امر حكومت فرقی نيست و همگی از اختيارات يكسانی برخوردارند مگر در موارد خاص (مثل جهاد ابتدايی) كه دليل قطعی بر عدم اختيار فقيه در آن مورد وجود داشته باشد. تفاوت حکومت دیکتاتوری با ولایت مطلقه ی فقیه
  1. ولایت فقیه مقید به موازین شرعی و مصالح امت است؛ اما حکومت دیکتاتوری خود را مقید به قانونی نمی داند.
  2. در نظام ولایی، آنچه در واقع حاکم است احکام و قوانین اسلامی است که ولی فقیه حق ندارد رأی و نظر شخصی خود را در احکام الهی دخالت دهد؛ اما در حکومت دیکتاتوری آنچه معیار عمل قرار می گیرد رأی شخصی فرد حاکم است و بس.
  3. در نظام توتالیتری هدف، تأمین منافع شخصی حاکم و حزب اوست و در این راستا، هدف، هر وسیله ای را توجیه می کند؛ اما در نظام ولایی هدف پیاده کردن دین خدا و تأمین مصالح امت اسلامی است و در این نظام هیچگاه هدف وسیله را که ظلم به دیگران رایج ترین آنهاست توجیه نمی کند.
مرجعیت فتوا می تواند در یک زمان متعدد باشد و هر کس هر مجتهدی را متقی و اعلم تشخیص داد از وی تقلید نماید. اما ولی فقیه نمی تواند متعدد باشد زیرا این مقام با ابعاد سیاسی – فرهنگی- اقتصادی-اجتماعی و دفاعی باید دارای قدرت متمرکز باشد. کار مرجعیت بیان فتوا و احکام شرعی است ولی کار ولایت فقیه علاوه بر بیان احکام شرعی – اجرا و پیاده کردن قوانین نجات بخش اسلام است و در موارد خاص حکم حکومتی صادر می کند که تبعیت آن بر همه لازم است. در صورتی که کسی شرایط و صلاحیتهای لازم را داشته باشد مرجعیت و رهبری می تواند در یک فرد جمع شود چنانکه حضرت امام خمینی ره هم مرجع بود و هم رهبر  فرق حکم و فتوا: به بیان حکم شرعی توسط مجتهد جامع الشرایط  فتوا می گویند ودستور و فرمانی  که در مسائل سیاسی – اجتماعی و حکومتی جامعه از طرف ولی فقیه صادر می گردد حکم نامیده می شود. اجرای این حکم بر همه حتی بر کسانکه از دیگری تقلید می کنند و بر مجتهدان و حتی خود ولی فقیه هم واجب است مبحث دوم نظریه های مربوط به اختیارات حکومت ها
  1. نظریه مربوط به اختیارات حکومت ها در غرب
 با اوج گیری نهضت های آزادی خواهانه ضد سلطنتی در غرب مسئله محدود نمودن قدرت مطلقه پادشاهی و حکومت سلطنتی مطرح گردید و بدین ترتیب علاوه بر حکومت پادشاهی مطلقه ،حکومت مشروطه سلطنتی و حکومت لیبرال مردمی پدید گشت و با اوج گیری تحولات اجتماعی سیاسی اختیارات بی حد و حصر حکومت‌های مطلقه پادشاهی به حکومت مشروطه سلطنتی با اختیارات محدود پادشاه در چارچوب پارلمانی و حاکمیت نمایندگان مردم بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی در کشورهای دارای نظام پادشاهی مبدل گشت. حکومت های لیبرال دموکرات نیز حکومت های دموکراتیک با اختیارات قانونی و محدود تبدیل گردید در این راستا حاکمیت مطلق دولتها و رهبران آن مبدل به حاکمیت نسبی و دوام و حاکمیت آنها قلمداد شد در این شرایط به نسبت محدودیت اختیارات حکومت ها و رهبران آن اختیارات و حکومت مردم وسعت یافت.  
  • نظریه مشروعیت ذاتی رهبران مقتدر:مبنای نظری این نظریه بر پایه مشروعیت حکومت مقتدر و زورمدار استوار است و مشروعیت یک رهبر سیاسی به محبوبیت وی نزد مردم مرتبط نیست همچنین وارسته بودن، داشتن فضائل و کمالات اخلاقی و خردمند و فرزانه بودن رهبران سیاسی در مشروعیت حکومت ها بی‌تأثیر است و ملاک و مبنای اصلی مشروعیت میدان اقتدار تسلط و زورمداری رهبران حکومت ها است.
  • نظریه حاکمیت مطلق پادشاهان: بر مبنای این نظریه پادشاهان به عنوان حکومت کنندگان و رهبران سیاسی حکومت ها می توانند با استفاده از اقتدار خود بر سرنوشت انسان های زیر سلطه خود حاکم باشند. مشروعیت حکام و پادشاهان می‌توانند بر اساس زور و غلبه باشد و یا می‌تواند بر اساس دادن اختیارات به پادشاهان از طریق مردم یا گروهی از صاحبان قدرت باشد.
  • نظریه حاکمیت مطلق دولتها: بر مبنای این نظریه مردم بر اساس توافق و رضایت خود دولتی را تاسیس می نمایند و اراده فردی بر مبنای رضایت مردم به اراده همگانی مبدل می‌گردد و خود را تسلیم حاکمیت یک فرد یا عده‌ای از افراد می نمایند. ثبات و استمرار این دولت وابسته به اراده هیات حاکمه یا حاکم است. بنابراین در این نظریه قرارداد اجتماعی یک جانبه از طرف مردم برای تامین امنیت و عدالت مطرح می شود، اراده و حاکمیت دولت و رهبران سیاسی آن مطلق و نقض ناپذیر می باشد. زیرا پس از ایجاد حکومت و انتخاب حکمران رای و رضایت مردم در مشروعیت دولت نقش ندارد و همگان بدون چون و چرا به اطاعت از حکومت موظف هستند.
بخوانید:   حلقه گمشده _ وادی ایمان
 
  1. نظریه مربوط به اختیارات حکومت ها در اسلام
در میان اکثریت علمای اهل سنت رهبران اسلامی پس از پیامبر به عنوان خلیفه خدا و جانشین خدا وسیع و مطلق است اما این به معنای آزاد و رها بودن نیست و محدودیتی در چارچوب قوانین نازل شده الهی دارد در میان علمای شیعه با استناد به کلام وحی شواهد عقلی و نقلی بر پایه اجتهاد و فقه در دین مطرح گردیده است  
  • نظریه اختیارات مطلق انبیا و معصومین: همه علمای شیعه و اهل تسنن بر این باور هستند که پیامبران الهی به عنوان جانشین خدا در زمین دارای اختیارات مطلق و وسیع و ولایت تکوینی و تشریعی می باشند و فقهای شیعه بر این باورند که پس از پیامبر جانشین معصوم وی به با منصوب خاص پیشوایان و امامان مسلمین می باشند و دارای اختیارات و اقتدار و ولایتی مشابه با پیامبر اسلام می باشند مشروعیت امامان معصوم نیز به واسطه اذن و اجازه پیامبر تحصیل می گردد و از مشروعیت نبوی نشات می گیرد
 
  • نظریه اختیارات مطلق رهبری علمای دین در زمان غیبت معصوم: در زمان غیبت امام معصوم فقهای عادل می توانند رهبری مسلمین دو ولایت امر و عموم مسلمین را برعهده گیرند و دارای اختیاراتی مشابه معصومین در اداره و تمشیت امور امت اسلامی باشند. ولایت فقیه به معنای حاکمیت اراده محض فقیه نیست بلکه مقصود رهبری مسلمین توسط ولی فقیه در تمام ابعاد دینی،سیاسی، اجتماعی و اداره امت اسلامی در چارچوب عدل و عدالت است
مبحث سوم پیشینه ولایت فقیه اگر چه کلمة ولایت فقیه که یک اصطلاح فقهی است ودر قرآن به کار نرفته است، ولی مفهوم و معنای آن، از مجموعه آیات قرآن کریم، به روشنی به دست می آید. مروری بر آیات کلام الله مجید نشان می دهد که حداقل حدود ۲۰۰ آیه از قرآن کریم مستقیم و غیرمستقیم خطوط کلی حکومت و ولایت در جامعه را نشان می دهند. نتیجه ای که از بررسی و دقت در این آیات به دست می آید، این است که مسلمانان، تنها باید از انسان های دانشمند و عالم به احکام دین که علاوه بر همه توانایی ها و شرایط عقلی و عرفی حکومت، دارای حد نصاب تقوا و عدالت هم باشند – پیروی و اطاعت کنند. بنابراین، از نظر اسلام، فاقد چنین شرایط و ویژگی هایی، حق حاکمیت و صلاحیت قرار گرفتن در منصب حکومت را ندارد و این، همان روح و محتوای اساسی «ولایت فقیه» است. پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله در مرحلة نخست، برترین فقیهان و نخبگان، یعنی معصومان علیهم السلام را جانشینان خاص و در مرتبة دوم، فقیهان غیر معصوم را جانشینان عام خود معرفی فرمود. بنابراین، نخستین بار پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله «ولایت» و «ولایت فقیه» را از جهت نظری و عملی، پایه گذاشت و فرمود: «اگر زمام امر ملّتی به شخصی واگذار شود که در بین آن ملّت، عالم تر از او وجود داشته باشد، وضع آن ملّت، همیشه رو به انحطاط و سقوط می رود؛ تا زمانی که مردم از آن راهِ رفته، باز گردند و زمام امر را به دست داناترین خود بسپارند». پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله نخبه بودن و صلاحیت رهبری را در علم و عالم بودن به کتاب و سنت الهی می داند و این شرط، حتی در انتخاب کارگزاران، فرمانداران و مقامات پایین تر نیز باید مراعات شود و در غیر این صورت، به اسلام و مسلمانان، خیانت شده است با آغاز دوره غیبت کبرا عالمان بزرگى؛ نظیر شیخ صدوق ،شیخ مفید و سید مرتضى ، شیخ طوسى  نیازهاى جامعه اسلامی را نسبت به تعلیم معارف اسلامى بر اساس مقتضیات زمان و مکان را بر آورده‏اند. آنان در برابر هجوم دشمنان، از حقایق نورانى اسلام به خوبى دفاع کرده‏اند. درباره این که چرا اِعمال ولایت، از طرف فقها قبل از انقلاب اسلامی ایران، محدود بوده است؟ باید گفت: قبل از انقلاب اسلامی ایران و در هر دوره ای که حکومت اسلامی برپا نبود، فقیهان و عالمان دینی فقط در محدوده ای که توانایی و اختیار داشتند، اعمال ولایت می کردندمسلماً شرایط برای مثل مرحوم میرزای شیرازی آن قدر فراهم نبود تا بتواند در گستره وسیعی اِعمال ولایت کرده و احیاناً حکومت اسلامی تشکیل دهد. در نهایت دیدگاه نظری ولایت مطلقه فقیه توسط امام خمینی(ره) در زمان معاصر مطرح شد که پیروزی انقلاب اسلامی و ایجاد حکومت اسلامی موجبات تحقق علمی این نظریه را فراهم آورد. جایگاه ولایت فقیه در اندیشه سیاسی اسلام
بخوانید:   انسان 250 ساله _ امام حسین
اولین تفکردیدگاهی است غالب که در میان برخی علمای شیعه از زمان غیبت معصوم تاکنون شروع شده و استمرار یافته و براین اساس دین و سیاست دو مقوله جدا از هم است و شیعیان از جانب امام معصوم مجاز در دخالت در امور سیاسی نیستند دومین تفکر رویکردی است که براساس آن دخالت دین در سیاست از واجبات و فرایض الهی است و این دیدگاه اکثریت فقها و علمای شیعه است. امام خمینی با بیان این که «ما برای اینکه وحدت امت اسلام را تامین کنیم و برای اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولت های دست نشانده آن ها خارج و آزاد کنیم راهی نداریم جز اینکه تشکیل حکومت دهیم» دلایل عقلی برای ضرورت ایجاد حکومت اسلامی را بیان فرموند مبحث چهارم اختیارات ولایت فقیه در صورت پذیرش ولایت مطلقه فقیه بر کلیه شئونات تمامی مسلمین به عنوان نایب و جانشین امام معصوم اصولا نمی توان قابل به تمایز میان اختیارات ولی فقیه در عرصه داخلی و خارجی گردید اما پذیرش این واقعیت که در جهان ۵۵ کشور مسلمان وجود دارد می بایست اولا تقسیم جغرافیایی کشورهای اسلامی بر مبنای مرزهای مشخص را پذیرفت و ثانیا به قوانین و مقررات حاکم در هر یک از کشورها توجه کرد. اداره اموری چون تصدی مقام قضاوت و اجرای حدود ولایت بر اموال توسط ولی فقیه در صورتی قابل تحقیق است که شرایط و زمینه برای انجام آن مهیا باشد، بدیهی است اگر ولی فقیه فاقد قدرت لازم برای اجرای حدود باشد و قوه مجریه را در اختیار نداشته باشد اجرای حدود معطل خواهد ماند و این تکلیف نیز از ولی فقیه حایز شرایط ساقط خواهد شد. از این رو می توان نتیجه گرفت که تا هر زمان و در هر مکان که اوامر و احکام و فرامین ولی فقیه نافذ و قابل اجرا و از آن پیروی شد عملا حوزه صلاحیت و اختیارات ولی فقیه گسترش خواهد داشت. این نکته توسط تمامی فقهای طرفدار ولایت فقیه از شیخ مفید تا امام خمینی(ره) مورد لحاظ قرار گرفته است. محدودیت های محیطی و جغرافیایی بعنوان محدودیت های صوری و ظاهری نمی تواند ولایت مطلقه فقیه را محدود ساخته و اختیارات ولایت فقیه را در چارچوب قلمرو حکومت اسلامی منحصر سازد. بنظر می رسد قلمرو اختیارات ولایت فقیه بستگی به مهیا سازی شرایط برای اجرای احکام اسلامی داشته باشد بدیهی است در بعضی موارد حکام و روسای ککشورهای اسلامی نمی توانند از رسیدن فرامین ولی فقیه بر مسلمین جلوگیری کنند. در این شرایط می توان اختیارات خارجی ولایت فقیه و میزان اثرگذاری آن را در میان مسلمین و در جهان اسلام شاهد بود مثل صدور فتوای امام خمینی(ره) در قضیه سلمان رشدی بنابراین اختیارات ولایت فقیه محدود به اختیارات داخلی و مرزی نیست و عملا رهبری مسلمانان به عهده فقیه عادل، مدیر و مدبر است. در بیان اختیارات وسیع ولایت فقیه امام خمینی(ره) چنین مطرح کرده اند که«اجرای تمام قوانین مربوط به حکومت به عهده فقهاست، از گرفتن خمس و زکان و صدقات و جزیه و خراج و صرف آن در مصالح مسلمین گرفته تا اجرای حدود قصاص که باید تحت نظر مستقیم حاکم باشد و ولی مقتول هم بدون نظارت او نمی تواند عمل کند، تا حفظ مرزها، نظم شهرها، همه و همه همن طور که پیامبر مامور به اجرای احکام و برقراری نظامات اسلام بود و خداوند او را رییس و حاکم مسلمین قرار داده و اطاعتش را واجب شمرده است، فقهای عادل هم بایستی رییس و حاکم باشند و اجرای احکام کنند و نظام اجتماعی اسلام را مستقر گردانند. مبحث پنجم شبهات آیا ولی فقیه می‌تواند رئیس جمهور را برکنار کند؟ صلاحیت داوطلبان ریاست‌جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در قانون اساسی آمده، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان برسد. در زمان عزل رئیس‌جمهور نیز با در نظر گرفتن مصالح کشور، پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف از وظایف قانونی یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی او (رئیس جمهور)، ولی‌فقیه (رهبر) ورود می‌کند. وظیفه مردم در قبال ولی فقیه چیست؟ اجراى حدود در زمان غيبت هم واجب است و ولايت بر آن اختصاص به ولى امر مسلمين دارد و مردم باید از فرامین ولی فقیه را اطاعت و از آن پیروی کنند آیا ولی فقیه از سوی امام زمان (عج) انتخاب می‌شود؟ ولایت فقیه ریشه در دوران امامت امام زمان (عج) دارد که در زمان غیبت ایشان ولایت فقیه، نایب فقیه محسوب می‌شود. همچنین ولی فقیه (نایب فقیه) فردی است که معیار فقها را داشته باشد و زیر نظر خبرگان برگزیده می‌شود. ولی فقیه را خداوند مشخص می‌کند یا بنده خدا؟ اول باید بیان کرد که ولایت فقیه ریشه در اسلام دارد و جزو نایبان امام در هر زمان محسوب می‌شود. پس می‌توان گفت ولایت فقیه امری الهی است و فقها و عالمان برجسته دینی در هر منطقه ولی فقیه را انتخاب می‌کنند. آيا ولي فقيه معصوم است؟ عصمت یعنی مصونیت از گناه، انحراف و خطا. تحقق عصمت به عنایت خدا است، ولی نه بدان معنا كه از معصوم سلب قدرت شده و توانایی ارتكاب گناه را ندارد و یا كمبودی در وجود اوست و فاقد نیروی شهوت و غضب است، بلكه تحقق آن به اختیار و با به كار گرفتن عوامل باز دارنده از گناه به توفیق پروردگار است. طبق روایات و احادیث معصومین (علیهم السلام) عصمت فقط منحصر در ۱۴ نفر- پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت زهرا (علیه السلام) و ۱۲ امام شیعه است. بنابراین، ولی فقیه در زمرۀ معصومان نیست. آیا کسی که ولایت فقیه را قبول ندارد می توان در نماز به وی اقتدا نمود؟ در صورتی که از نظر احتهادی ولایت فقیه را قبول ندارد اما از نظر اخلاقی خوب و با تقوا بوده و قرائت نمازش صحیح است اقتدا به او اشکال ندارد اما اگر ضد ولایت است بدین معنی که عملا درصدد کار خلاف بر علیه ولایت فقیه و ضربه زدن به اوست این کار خلاف عدالت بوده و اقتدا به او جایز نیست. چرا رهبری نظام در برابر مفاسدی چون مفاسد اقتصادی بطور مستقیم وارد عمل نمی شود؟ رهبری به پیروی از سیره و روش امام خمینی۰ره) بر این مطلب که باید همه کارها در نظام اسلامی به روال طبیعی و قانونی خود انجام گیرند و هر شخص،مقام،اداره و نهاد می بایست به وظبفه خود عمل کند و پاسخگوی اعمال خود باشد تا از این طریق به شرایط مطلوب و پایدار نائل شود و البته مواقعی که دخالت رهبری برای برداشتن مشکل از سر راه لازم است اقدام مناسب از طرف ایشان صورت می گیرد. اگر ولی فقیه معصوم نیست چرا باید از او اطاعت كرد؟
بخوانید:   اطلاع رسانی کارگاه حضوری شخصیت شناسی
ابتدا باید بدانیم كه لزوم تشكیل حكومت به عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) اختصاص نداشته است؛ بلكه درهر عصری بر مسلمانان واجب است حكومت تشكیل دهند و امور اجتماعی خود را به بهترین شكل اداره نمایند. در تاسیس حكومت بی شك هر انسان عاقلی می داند که رهبری جامعه را باید به شخصی سپرد كه با تقوا، ایمان، مدیر، مدبر … باشد. به گفته اكثر مفسران معنای اولوا الامر این است که بعد از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باید از امیرمومنان وائمه اطهار تبعیت كرد دو راه وجود دارد: یک راه  پذيرش حاكميت حكام جور و حاكمان فاسد و ظالم  يعني اينكه گفته شود حال كه امام معصوم در دسترس نيست فرقي بين بقيه نيست. همه مثل هم هستند و تفاوتي بين يك فقيه و اسلام شناس متقي و زاهد و عادل كه گناهي ـ حتي يك بار ـ از او ديده نشده است با يك شخص بيگانه از دين و معنويت و جداي از اهل بيت وجود ندارد. این راه حل باطلی است. راه ديگر اين است كه با دست نيافتن به معصوم، دنبال كسي باشيم كه پس از معصوم در دين شناسي، تقوا و صلاحيت اجراي احكام و قوانين اسلام، بهترين باشد و از او لايق‌تر پيدا نشود. به نظر مي‌رسد اين راه، بهترين راه باشد و خطر انحراف حاكميت را هر چند به دليل عدم عصمت به طور صد در صد از بين نمي‌برد؛ امّا به حداقل ممكن مي‌رساند.به همين جهت معتقديم نظرية ولايت فقيه، متعالي‌ترين نظريه‌اي است كه مي‌تواند مسلمانان را به سعادت اجتماعي خود نايل سازد، تا آن زمان كه با آمدن آن معصوم غايب، كمبودهاي جامعة اسلامي به صورت ايده آل رفع گردد. ، يعني جامعه بايد حكومت كسي را كه به امام معصوم نزديك تر است، پذيرا شود. اين اقربيت در سه امر تجلّي مي يابد، يكي علم به احكام كلي اسلام (فقاهت)، دوم شايستگي روحي و اخلاقي به گونه اي كه تحت تاثير هواهاي نفساني، تهديد و تطميع قرار نگيرد(تقوا) و سوم :كارآيي در مقام مديريت جامعه كه در بر دارندهء درك سياسي و اجتماعي، آگاهي از مسائل بين المللي، شجاعت در بر خورد با دشمنان و تبهكاران و …  است. پس كسي كه بيش از ديگران واجد اين شرايط است، بايد زعامت و پيشوايي جامعه را بر عهده بگيرد و چنين كسي تنها فقيه جامع الشرايط است.لذا در زمان غیبت امام عصر ما وظیفه داریم حكومت تشكیل دهیم و وظیفه داریم از ولی فقیه تبعیت نماییم. چرا باید از ولایت فقیه پیروی كنیم؟ علت بایدی اطاعت از ولی‌فقیه، همان وجوب اطاعت از فقه و احکام الهی است که اطاعت از مرجعیت را به دنبال می‌آورد. ولی‌فقیه نیز یک مرجع است، با این تفاوت که حیطه‌ی عملکرد او از مسائل شخصی گذشته و مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حکومتی و … را نیز در بر می‌گیرد. چرا که فقه اسلام نیز منحصر به طهارت و غسل و کفن نمی‌باشد. همان‌طور که بر همه‌ی مسلمانان واجب است تا عبادت، تجارت، ازدواج … و همه‌ی امورشان بر اساس احکام الهی باشد، واجب است که حکومت‌شان نیز یک حکومت اسلامی باشد، چرا که تا حکومت اسلامی نباشد، اجرای احکام الهی ممکن نیست. لذا همان‌طور که در سایر احکام انسان یا باید خودش مجتهد باشد و یا از یک مجتهد تقلید نموده و مطیع او باشد، در حکومت نیز همین‌طور است. منتهی با این تفاوت که مجتهدین و مراجعی که در میان مردم شناخته شده هستند و مردم در آنها قابلیت اداره‌ی جامعه‌ی را می‌بینند، از میان خود یک نفر را که حایز شرایط کامل‌تری است انتخاب می کنند. و سپس همان فقه اسلامی (چه در تشیع و چه در تسنن)، اطاعت از او را برای همگان و حتی سایر مجتهدین واجب می‌نماید. آیا شخصی که ولایت فقیه را برعهده می گیرد باید شهروند ایرانی باشد؟ از آن جا که ولایت فقیه را مرزهای جغرافیایی محدود نمی کند بنابراین ایرانی بودن شرط نیست و در قانون اساسی نیز جز شروط ولایت فقیه نیست آیا قبول داشتن ولایت فقیه کفر و گناه است؟ مخالفان ولایت چند دسته هستند
  • غیر مسلمان و غیر شیعه که مبنای ولایت فقیه را نمی پذیرند
  • شیعیانی که ولایت مطلقه فقیه را از روی اجتهاد و یا تقلید نمی پذیرند
  • کسانی که ولایت فقیه را قبول داشته ولی شخص فقیه را قبول ندارند
  • کسانی که حتی با اعتقاد به صلاحیت شخص ولی فقیه پاره ای از احکام حکومتی صادره را نادرست می دانند
  • کسانی که با علم و آگاهی به بودن ولایت فقیه در اسلام و علم به درستی احکام و شرعی ولی فقیه با احکام صادره وی مخالفت می کنند
این مخالفان به دو گونه مخالفت می کنند یک از راه اعتقادی و قلبی یعنی در اعتقاد و بینش خود مساله را نمی پذیرند و آن را انکار می کنند این کار از نظر اسلام حرام نیست  و نیز از نظر قانون جرم محسوب نمی شودمگر در مخالفان دسته آخر زیر برای کسی که ولایت فقیه وسیله برهان ثابت می شود ولی آن را آگاهانه انکار می کند، در این صورت انکارش،بازگشت از خدا و رسول اوست. دو از راه عملی یعنی این گونه مخالفت بطور حتمی حرام و جرم است البته اقسامی نیز دارد.مخالفت عملی مستلزم هرج و مرج است در حالی که مسائل اجتماعی و حکومتی نیازمند وحدت رویه است و هیچ قانون و نظام سیاسی اعم از اسلام و غیر اسلام قانون گریزی را برنمی تابد، مخالفان دسته سوم چنانچه دلیل خاصی بر نظر خود دارند می توانند آن را در اختیار خبرگان رهبری قرار دهند و نیز مخالفان دسته چهارم که حکم ولی فقیه را صحیح نمی دانند باید ضمن التزام عملی، رای خود را به عنوان مشاوره به ولی فقیه منتقل کنند.

اشتراک گذاری با ذکر منبع مجاز است.

دیدگاه خود را بنویسید